محمد علی نوید در تیرماه 1304 در خانواده ای متوسط در سه راه امین حضور تهران (کوچه آبشار، بین بهارستان و سرچشمه) به دنیا آمد. پدرش، محمدباقر معمار بود و برادرش از آیینه کاران حرم عبد العظیم بود. پدر او که دوست نداشت پسرش حرفه معماری را دنبال کند محمد علی را ترغیب کرد کار دیگری در پیش بگیرد و از آن جایی که محمد علی به کارهای فنی و مکانیکی علاقهمند بود نزد یکی از اقوام خود در کارگاه فنی – مربوط به نصب و تعمیر موتور – بدون گرفتن دستمزد شروع به کار کرد. او اولین استعدادش را در کسب درآمد در همین دوره نشان داد. ماجرا از این قرار بود که او هنگام ظهر مشاهده میکرد که صاحب کار و کارگران برای ناهار به قهوهخانه میروند همین موضوع او را به این فکر انداخت که برای آنها غذا درست کند و به آنها بفروشد تا پول بیشتری گیرش بیاید؛ یک روز تدارکات لازم برای درست کردن غذا را از خانه دید و آب گوشتی را پخته و از آنان دعوت کرد تا ناهار مهمان او باشند و پس از خوردن نهار از آنها پرسید طعم غذا چطور بود؟ آنها پاسخ دادند خوب بود و بعد پیشنهاد داد که اگر موافق هستند او میتواند برایشان غذا درست کند. کاری که در کنار کار اصلی برایش مقداری پسانداز به همراه داشت و با آن به آرزوی دوران نوجوانیاش یعنی داشتن دوچرخه، رسید.
نمایندگی کامیون هلندی
نوید در اواسط دهه بیست همزمان با خروج نیروهای متفقین با سفر به شهرستانها و کشورهای اطراف به کار خرید و فروش لوازم یدکی کامیون پرداخت. او لوازم و تجهیزات دست دوم انبار شده را می خرید و پس از تعمیر آنها را می فروخت؛ به نظر میرسد که دوستی او با محمد علی بابایی و همکاریشان در همین دوره آغاز شده باشد. مغازه ذغالفروشی علی بابایی در خیابان باغشاه در همسایگی کارگاهی که نوید در آن کار میکرد قرار داشت. او بعد از مدتی شرکت تضامنی نوید و شرکا را تاسیس کرد و بعدها نام همین شرکت به شرکت ایران تراک تغییر یافت. شرکتی که با اخذ نمایندگی انحصاری کامیون داف هلندی، موتورهای داف برای کاربردهای مختلف وارد میکرد.
نوید علاوه بر واردات برای افزایش توان رقابتی با برندهای معروفی چون ماک و بنز در بازار ایران اقدام به تغییر گیربکسهای داف با توجه به جادههای ایران کرد، همچنین تعمیرگاه، فروشگاه و سیستم سفارشات قطعات یدکی تاسیس کرد. واردات ماشین داف و لوازم آن یکی از فعالیتهای اصلی او در شرکت ایران تراک تا سال 1356 بود. این شرکت در نمایشگاه بینالمللی تهران دارای غرفه بود. گاهی نوید یک روز تمام برای درست کردن غرفه شرکت ایران تراک وقت میگذاشت و در آنجا بر جزئیات کارها نظارت میکرد. او همچنین شرکت تهران تراک را نیز به منظور واردات خودروی سواری داف تاسیس کرد. او پس از مدتی به ساخت بخشهایی از کمپرسی و تریلر در خیابان قزوین تهران اقدام کرد.
مشتری مداری برای نوید اهمیت داشت، زمانی که سیستم امداد خودرو در ایران وجود نداشت و تعداد تعمیرگاهها به شدت کم بود او به مشتریانش خدمات امدادی میداد و ماجرای آن از یک عصر روز پنجشنبه شروع شد که کسی با شرکت تماس گرفت و اعلام کرد کامیون که خریداری کرده در جاده دچار مشکل شده است؛ نوید تعمیرکار و قطعات را سوار ماشین شخصی خود کرد و به محل توقف کامیون در یکی از مسیرهای دور رفت تا مشکل کامیون را رفع کند.
شکست در کارخانه نئوپان و احداث کارخانه پروفیل سپاهان
در کنار این کار از آنجا که علی بابایی شریک نوید در کار چوب و ذغال بود؛ نوید هم به همکاری با او کار بهرهبرداری از باغ و جنگل را آغاز کرد و این فعالیت در نهایت منجر به ایجاد باغ مرکباتی در سیزده کیلومتری نشتارود به سمت جنگل شد. سال هایی که علی بابایی 1346 – 1342 در زندان بود نوید مسئولیت اداره این باغ را داشت و هر پنج شنبه و جمعه به این باغ برای رسیدگی می رفت. سالیان بعد در این منطقه اقدام به احداث جاده، راههای فرعی ، پل ، انبار ، مدرسه و آبرسانی کرد. مقداری از این تاسیسات مربوط به تجهیز خود باغ بود ولی ساکنین محلی نیز از جاده ها و راه ها و همچنین پل ها استفاده می کردند که باعث توسعه منطقه شده بود همچنین کار آبرسانی دو روستاهای همجوار و همچنین ایجاد پل به منظور جلوگیری از خطرات احتمالی برای اهالی و کودکان در گذر از رودخانه کمک به تیرگذاری برق به جهاد سازندگی و تاسیس مدرسه نواب سایر خدمات اجتماعی او در منطقه پل سرا و روستاهای همجوار در منطقه نشتارود است . نوید بعد از این در سال 1305 – 1352 شرکت نئوپان ایران را برای تولید نئوپان در حومه نوشهر تاسیس کرد ولی این پروژه به سرانجام نرسید. مشاوره نادرست در زمینه خرید ماشین آلات کارخانه نقش موثری در ناکامی این پروژه داشت . در اواسط دهه پنجاه دوستش جابر انصاری از او دعوت می کند که در شرکت سپاهان به منظور تولید لوله با او مشارکت کند و در نهایت این منجر به تاسیس کارخانجات لوله و پروفیل سپاهان در اصفهان می شود . نوید مدت کوتاهی در قبل و بعد از انقلاب مدیریت عاملی این شرکت را نیز بر عهد داشت.
نیم اول دهه پنجاه اوج فعالیت او در دوران رونق اقتصاد ایران بود با آقایان کهرام و دفتری و چند تن از اقوام و دوستان شرکت الکتروالکتریک را به منظور تولید کلید و پریز در شهر آمل تاسیس کردند . دفتر شرکت سپاهان و الکتروالکتریک در ساختمان خرم خیابان قرنی کنونی قرار داشت و این شرکت بعدها فروخته شد.
علاوه بر این نوید در سال 1356 با شرکت داف هلندی بر سر نحوه حمل کامیون ها و قطعات یدکی اختلاف پیدا کرد، نوید می خواست انتقال محموله ها با اختیار او صورت گیرد تا هزینه محموله از اروپا به ایران کاهش یابد. از نظر او شرکت داف هزینه های گرانتر به دلیل پرداخت کمیسیون و برخی از روابط با شرکت های خاص انتقال دهنده محاسبه می کرد و به دلیل عدم پذیرش این درخواست از سوی نوید و مقاومت او شرکت داف نمایندگی انحصاری را از شرکت ایران تراک گرفته و به خانواده فولادی واگذار کرد؛ شرکتی بعد از انقلاب مشمول مصادره شد و نمایندگی بعدی موفقیتی در بازار به دست نیاورد.
نوید، فعالیت های اجتماعی و حسینیه ارشاد
ایمان فرجام نیا و فریدون شیرین کام در کتاب سرگذشت پنجاه کنشگر اقتصادی ایران آغاز فعالیت های اجتماعی نوید را جلسات گفتار ماه دانسته اند. نوید فعالیت سیاسی را خیلی موثر نمی دانست بلکه بیشتر به کارهای اجتماعی برای تغییرات ملموس و عینی در زمینه فکری و آموزشی توجه داشت و سایر دوستانش نیز کسانی بودند که علاوه بر فعالیت اقتصادی در کار سیاسی و اجتماعی به گونه ای مشارکت داشتند. دوستی عمیق او با خرازی مدیر یکی از مدارس علوی بیانگر فضای فکری و سبک زندگی او است. دوستی آنها در جلسات گفتار ماه (هر ماه از سال 1338 با سخنرانی استاد مطهری ، طالقانی ، بهشتی ، امینی ، حسین مزینی ، سید مرتضی جزایری ، آیتی ، علی غفوری ، سید موسی صدر ، سید محمد باقر سبزواری ،حاج میرزا خلیل کمره ای ، محمد تقی جعفری ، سید مرتضی شبستری و…) در منزل نوید شکل گرفت. تاسیس این جلسه توسط نوید درزمانی بود که هنوز دوسال از ازدواج او نمی گذشت و اولین پسرش در سال 1338 همزمان با تشکیل این جلسات بدنیا آمد. از نظر آنها مدل هیئت های عزا داری احتیاج به تغییر داشت. این جلسات سبکی تازه در طرح مباحث دینی و در فضای سنتی آن زمان بود . سخنرانان در ارائه موضوع به مشکلات پیش روی جوانان و جامعه توجه داشتند . برای حاضران بر خلاف مساجد حدود 100 صندلی تاشو فلزی با تریبون ، میکروفن و ضبط و صوت گذاشته بودند. سخنرانان از قبل مطالعه می کردند مطالب ضبط پیاده و در جلسه بعد تایپ شده در اختیارحاضران که عموماً دانشجویان بودن قرار می گرفت و در هر سال 12 سخنرانی یکجا منتشر می شد. همین مسئله بر دقت ارائه مطالب می افزود این جلسات غروب جمعه اول هر ماه تا اردیبهشت سال 1342 در خانه نوید ادامه داشت. متن سخنرانی آیت الله طالقانی، باهنر ، امینی ، مطهری ، محمد تقی شریعتی و…در گفتار ماه چاپ شده است؛ مهندس بازرگان در یاداشت های روزانه زندان 7 خرداد 1342 در باره این جلسات می نویسد :«آقای نوید (اشتباهاً نویدی ) صاحب خانه کوچه قائن که سال ها قبل در منزلش مجلس انجمن اسلامی مهندسین بر پا می شد همراه رحیم عطایی ، مهندس سحابی و نه نفر دیگر از نهضتی ها در زندان موقت انداخته اند. در حالی که اتفاقاً دخالتی در نهضت و سیاست نداشت امیدوارم آن مجلس تعطیل نشد و علیرغم آن زورگوئی ها و حق کشی ها گرمتر و با رونق تر باشد و ثواب نویدی صد چندان شود.»
قبل از وقایع خرداد 42 نوید و حاج جعفر خرازی به این نتیجه می رسند که با توجه به التهابات سیاسی بهتر است برنامه ها متوقف شود . در نهایت جلسات گفتارماه اندکی پیش از خرداد 42 با تصمیم نوید و خرازی تعطیل می شود . نوید مورد سوظن مقام های امنیتی در اوایل خرداد سال 1342 قرار گرفت و همزمان با دستگیری مهندس بازرگان ، دکتر یدالله سحابی ، آیت الله سید محمود طالقانی و احمد علی بابایی ازفعالان برجسته نهضت آزادی دستگیر و زندانی شد .
وقتی نوید در زندان بود همایون و میناچی ، حسینه ارشاد را براساس بنیان جلسات گفتار ماه پی ریزی کردند و نوید بعد از آزاد شدن از زندان در راه اندازی حسینیه و برنامه های بعدی با آنان همکاری داشت به نظر می رسد که مرحوم همایون در جلسات گفتار ماه با نوید آشنا شده و آن سبک سخنرانی را می پسندند تا آنجا که نوید جانشین محمد همایون پس از فوت وی در سال 1356 معرفی شد . اینکه چرا همایون در میان خیل آشنایان و همکاران ، نوید را برای جانشینی خود در حسینیه انتخاب می کند قابل تامل است به احتمال زیاد همایون قابلیت های لازم را در نوید برای پیشبرد اهداف حسینیه در کنار سایر اعضای هیئت امنا می دیده است . علی الخصوص تلاش های وی برای حل اختلافات بعضی از اعضای هیئت علمی آن زمان حسینیه نشانه ای از توانایی وی در تداوم موسسه بود . در حسینیه به غیر از مراسم سخنرانی ، کلاسه هایی در طبقه زیرزمین برگزار می شد محمد علی نوید از تقی نوید ( خواهر زاده اش) خواست در این کلاس ها شرکت کند و نظرش را دقیقاً به او بگوید. کمک به خانواده زندانیان سیاسی از طریق اقوام و آشنایان بخشی از اقدامات خیر خواهانه او بود.
نوید به خارج کشور بسیارمسافرت می کرد به دلیل این که در فعالیت سیاسی مشارکت داشت مقام های امنیتی به او مشکوک نبودند به همین دلیل نقش مهمی در انتقال پیام ها ایفا می کرد. او ارتباط نزدیکی با مرحوم بهشتی در مسجد هامبورگ داشت مقارن با وقایع سال های 1356 و 1357 فعالیت های سیاسی او پررنگتر شد وی یکی از اعضای کمیته تنظیم اعتصابات بود . در تظاهرات تاسوعا و عاشورا به اتفاق مهندس نعمت زاده مسئولیت نصب موتور اضطراری برق در میدان آزادی را داشتند. همچنین در روز 22 بهمن در تصرف سازمان تلویزیون به صورت مسالمت آمیز و بدون خشونت بسیار تلاش کرد.
کاخ های سلطنتی و پادگان ها با پیروزی انقلاب در معرض دستبرد بعضی گروه ها بودند. از سوی نخست وزیری حکم سرپرستی و محافظت پادگان لویزان و…برای محمد علی نوید صادرشد . محمد علی نوید روز 25 بهمن 1357 به تهیه قفل و به جمع آوری و دپو کردن سلاح ها در انبارها مشغول شد. روز 26 با چند تن ار دوستان به کاخ نیاوران رفتند. کاخ در اختیار کمیته و تعدادی از پرسنل هوانیروز بود . حاج آقا مصطفوی امام جماعت مسجد نیاوران مسئولیت نظارت بر نیروها را بر عهده داشت. او با دیدن حکم نخست وزیری خوشحال شد تقی نوید و کهرام مشغول بررسی و صورت برداری و پلمپ کردن اشیا داخل و خارج از ساختمان کاخ مثل انبار ، و اتومبیل ها شدند . روز 29 بهمن 1357 به کاخ سعدآباد رفتند. تقی نوید و کهرام به مدت دو هفته مشغول صورت برداری از اشیا خارج از ساختمان اصلی کاخ بودند. برخی از کاخ ها پلمپ شدند . تقریباً نظیمی به آنجا داده شد . پس از آن کهرام کاخ را ترک و به دنبال کسب و کار خود رفت تقی نوید مسئولیت محافظت از کاخ نیاوران و سعد آباد را به عهده گرفت .
در همین زمان مهندس بازرگان با محمد علی نوید از کاخ سعد آباد و نیاوران بازدید کردند . حفظ دارایی کاخ ها (کاخ سعدآباد و – نیاوران ) حاصل تلاش این گروه در حفظ اموال بوده است گرچه گاه گاه مهر موم درها در فضای مشوش اول انقلاب شکسته می شد و گاه مراجعان با حکم های مختلف و بدلایل متنوع دستور برداشت بخشی از اموال کاخ ها را صادر می کردند، در کنار این حفظ آثار هنری کاخ ها گاه مشکلات فنی پیدا می کرد. سیستم های تهویه کاخ ها کار نمی کرد و تابلوها و آثار هنری آن در معرض آسیب بودند علاوه بر این حفظ اینگونه اموال نیازمند متخصصین خود بود بنابراین نوید تلاش کرد شرایط لازم برای واگذاری کاخ نیاوران به مرکز بنیاد فرهنگ و هنر ایران را فراهم کند .
نوید و حضور در اتاق با حکم امام
محمد علی نوید با پیروزی انقلاب از سوی امام خمینی به عضویت اتاق بازرگانی ایران منصوب شد . او در اتاق بازرگانی همراه با 7 نفر (عالی نسب ، شهامی پور ، عسگر اولادی ، علینقی خاموشی ، علا میر محمد صادقی ، علی حاجی ترخانی ) زمینه فعالیت دوباره پارلمان بخش خصوصی را فراهم کرد. گرچه مشارکت او در اتاق بازرگانی در سال های شصت پررنگ نبود ولی در اولین انتخابات اتاق بازرگانی در سال 1364 در کنار مهدی مفیدی ، مهندس ایمانی ، دکتر نقره کار شیرازی به عنوان یکی از اعضای کمسیون نظارت بر انتخابات انتخاب شد .
نوید در سال 1365 به عنوان خزانه دار در اتاق بازرگانی و صنایع معادن ایران انتخاب شد. او در انتخابات دوره دوم اتاق درسال 1369 – 1370 شرکت نکرد و محسن خلیلی از مدیران و سهامدار شرکت بوتان گاز به جای او انتخاب شد. نوید به صورت کلی تعلق خاص حزبی به گروه های فعال در صحنه سیاسی نداشت نه به این خاطر که پس از انقلاب این گروه ها از هم فاصله زیاد پیدا کردند بلکه او عقیده ای به فعالیت در گروه خاصی را تا آخر عمر پیدا نکرد البتع در سال های پس از انقلاب روابطش را با مردان قدرتمند سیاسی ایران حفظ کرد . توصیه همیشگی او به فرزندانش این بود «کار و فعالیت اجتماعی داشته باشد اما زیر پرچم گروه خاصی سینه نزنید » محمد علی موید سرانجام در سن 87 سالگی در شهریور 1391 درگذشت.
مجله خبری ایکسب، انتشار اخبار و رویدادهای اقتصاد و صنعت ایران و جهان، معرفی کارآفرینان و فرصتهای کسب و کار