هرقدر ما با جامعه مدرن، پیچیده با معماری پست مدرن و نابرابری عریان مواجه هستیم، بازگشت به گذشته و نوستالژیگرایی رواج مییابد.
دکتر علیاصغر سعیدی/جامعهشناس/آینده نگر
1- نوستالژی معانی متعددی دارد، یکی از مهمترین آن معانی، روایت است؛ یعنی رهایی از خود با نقد خود. در دوره جدید انسان با ورود به جامعه اطلاعاتی، بازتابیتر شده است، آگاهیها افزایش پیدا کرده و این در همه ابعاد زندگی مردم نمایان است. در این دوره گرایش به خود و نمایش خود زیاد شده است. در گذشته انسان، انسان اجتماعیتری بود تا فردی. برای انسان گذشته، نگاه دیگران و انعکاس ویژگی او در میان مردم مهم بود. یعنی من مفعولی اهمیت دارد و برعکس در این دوره من فاعلی اهمیت دارد. به قول دکارت، من میاندیشم، پس هستم و این در دوره جدید مصداق دارد. انسان امروز روایت خود را دارد.
2- نوستالژی نوعی بازگشت به خویشتن است. روایت در این برهه زمانی به فرد کمک میکند تا به خود بیشتر توجه کند. بازگشت به خود، بازگشت به سنت نیست. بلکه کاویدن و رهایی فرد است. روایت در میان گروههایی که کمتر سابقه روایتگری از خود داشت هم اهمیت دارد. مثلا روحانیون، سیاستمداران و روشنفکران هرکدام روایتی از خود میگویند، کاری که قبلا اصلا انجام نمیشد.
3- اگر مقاطع مهمی در تاریخ گذشته یک ملتی اتفاق افتاده باشد، مثل انقلاب یا جنگ در ساختن نوستالژیها اهمیت دارد. مثلا در فرانسه سالگردهای گذشته را به صورت مناسکی بزرگداشت میگیرند. آنها صحنههای بازگشت به گذشته را دارند. همه جوامع ممکن است علیه بخشی از گذشته خود شوریده باشند ولی به بخشی از گذشته خود برمیگردند که از نظر آنها افتخارآفرین، شیرین و دارای اهمیت است. این نوستالژیها مثبت است نه منفی. مردم بخش منفی خاطرات خود را فراموش میکنند. فرانسویها شکست خود را یادآوری نمیکنند. یا در تاریخ ایران میخواهند خاطرات دختران قوچان را فراموش کنند. گردشگری تاریخ امروز معمول است و این هم نوعی به بازگشت به گذشته پرافتخار است تا گذشته پردرد و رنج. این نوعی رفتن به سمت اصالتها است. این نوعی بازگشت به دوره اصیل است. امروزه مردم تمایل زیادی به گذشته دارند و به سمت اصالتها میروند.
4- مردم با نوستالژی امروزه، علیه زمان حال خود شوریدهاند. یعنی وقتی آرزو و آمالها به محرومیت میرسد، مردم برای رهایی از این وضعیت یا فراموشی این وضعیت از گذشته پرافتخار خود میگویند و اعتراض خود را علیه حال اینگونه بر زبان جاری میکنند. فرد خود را با روایت و بازگشت به گذشته رها میکند و از صنف خود انتقاد میکند. بازگشت به گذشته به عنوان توجه به حماسههایی که به یک ملت هویت میدهد که سبب میشود با تکیه بر این هویتها فرد گاهی احساس رهایی کند.
5- نوستالژی گاهی به دلیل عدم همگامی با تحولات روز است. گاهی احساس میکنیم که در این دوره نسبت به دورههای گذشته چیزهایی را از دست دادهایم. مثلا در حوزه اقتصاد مدام به برندهای قدیمی چون کفش ملی، ارج و غیره توجه یا با حسرتی از تاریخ این صنایع سخن گفته میشود. در این یادآوری خاطرات مردم اعتراض میکنند که چرا نتوانستهایم از گذشته جلو بیفتیم یا چرا عقب ماندهایم، یا با کشورهای دیگر صنعتی همگام نشدهایم. مرگ برندها یک دلیل مهمی برای نوستالژی است. کسانی که در جستوجوی هویت گمگشته خود در دوران جدید هستند از گذشته صنعتی خود میگویند و به هویت ملی خود توجه دارند. انسان دوره جدید چندهویتی است؛ هویت جهانی، ملی و منطقهای. تعدد هویتها هم نوستالژی را به همراه دارد. در گذشته هویت چندگانه نبود. در این دوره با ادغام اقتصادی و جهانی شدن، جهان به صورت کلی دیده شده است. و شرکتها و کشورها بدون مرز با هم کار میکنند. ولی به لحاظ فرهنگی هویتهای چندپاره سبب جدایی شده است. این نوعی بحران هویت است. گذشته، حماسیتر از حال و آینده است.
در حوزه اقتصاد مدام به برندهای قدیمی چون کفش ملی، ارج و غیره توجه یا با حسرتی از تاریخ این صنایع سخن گفته میشود. در این یادآوری خاطرات مردم اعتراض میکنند که چرا نتوانستهایم از گذشته جلو بیفتیم یا چرا عقب ماندهایم، یا با کشورهای دیگر صنعتی همگام نشدهایم
6- برندها ظهور، اوج و مرگ دارند. مدیران شرکتها با کارآفرینی نوین میتوانند مرگ برند خود را به مرز مرگ نزدیک کنند. وقتی ادامه رقابت نباشد اینها میتوانند با واقعبینی یا با برند دیگری همکاری کنند یا تولید آن برند را متوقف کنند. از سوی دیگر بازگشت برندها یک فرصت استثنایی برای اقتصاد و صنعت کشور است. میتوان از فرصت این برندها و از گذشته تاریخی محبوب آنها برای ساختن آینده یک صنعت بهره گرفت. بعضی از این برندها امکان احیا دارند. در همهجای دنیا این وضعیت چنین است. یعنی از برند مرده میتوان برای ساخت برندی در دوره جدید بهره گرفت. یکی از کارهای کارآفرینها رفتن به سمت برندهای قدیمی و محبوب است. وقتی ارج هیچ تولیدی ندارد ولی در زندگی مردم نام نیکی داشته است، کارآفرین میتواند از نوستالژی مردم به نفع احیا تا ترویج برند استفاده کند.
7- برخی در شرایط مسائل و مشکلات متعدد اجتماعی از مرگ نوستالژیها میگویند. ولی من فکر میکنم مرگ نوستالژی معنادار نیست. اگر بازگشت به تاریخ و بازگشت به اصالت را نگاه کنیم، میبینیم در دوره جدید امکان ترابری و گردشگری مجازی افراد به تاریخ جلوی هر نوع فراموشی تاریخی را میگیرد. انسان احتیاج روزمره به جستوجوی اصالتها دارد و این مراحل مختلفی دارد. آنتونی گیدنز معتقد است که مردم معمولا از سنتهای ابداعی برای بازیابی اصالتها استفاده میکنند و این دلیلی است که نشان میدهد مردم و فرهنگها میخواهند اصالت تاریخی خود را در هر شرایطی حفظ کنند.
8- هرقدر ما با جامعه مدرن، پیچیده با معماری پست مدرن و نابرابری عریان مواجه هستیم، بازگشت به گذشته و نوستالژیگرایی رواج مییابد. در این شرایط فرد به دنبال فرصتی برای رهایی از آلودگی است و این راه، فرار به گذشته است. روز به روز جامعه وارد شرایط پیچیدهتری میشود. این شرایط فقط درباره تاریخ نیست، چیزی که اصالت دارد تاریخ، فرهنگ و طبیعت است. مردم در این حوزهها به دنبال اصالت هستند و احیای خویشتن خویش با بازگشت به گذشته.
مجله خبری ایکسب، بازتاب اخبار و گزارشهای صنعت و اقتصاد ایران و جهان