ژو كونفي، ميلياردر چيني، ثروتمندترين زن خودساخته دنيا است. او موفقيتش را در يك كلمه خلاصه ميكند: استقامت.
زهرا چوپانکاره/ آینده نگر
چگونه ژو ثروتمند ترین زن خودساخته در دنیا شد؟
فقط نگاهی به فهرست میلیاردرهای جهان از فوربز گرفته تا بلومبرگ کافی است که دریابیم این یک فهرست سراسر مردانه است. نام تاجران، مدیران و صاحبان صنابع و میزان ثروت آنها پشت سر هم ردیف شده است و از میان هر 30 نفر شاید اسم یک زن در لابه لای رتبه های مختلف قرار داشته باشد. بسیاری از مردان این فهرست کسانی هستند که بر سنت کسب وکارهای خانوادگی، ثروت و مقام خود را از پدرانشان به ارث برده اند و جای آنها را در دنیای میلیاردرها گرفته اند. در این میان زنان میلیاردر هم اغلب به واسطه خون و خویشاوندی توانسته اند به این فهرستها راه پیدا کنند. شاید جهان در حال تغییر باشد و نقش زنان در دنیای کار و مدیریت رو به رشد داشته باشد اما مناسبات ثروت هنوز هم ریشه در گذشته ها دارد.
در این میان اما یک زن وجود دارد که بی توجه به این مناسبات نامش را در میان ثروتمندترینهای دنیا به ثبت رسانده است و این مقام را مدیون هیچکسی نیست جز خودش. ژو کونفی را به عنوان ثروتمندترین زن خودساخته دنیا می شناسند. زنی چینی که تمامی زندگی سختش را از نوجوانی تا به حال وقف کار کرد و در این میان خیلی خوب نشان داد که میتواند سختیها را به نفع خودش تبدیل به موفقیت کند. شبکه خبری سیانبی سی در مطلبی به نقل زندگی و کار ژو کونفی پرداخته است و برای تعریف داستان موفقیت او از گفتههای خودش استفاده کرده است. ترجمه این مطلب را در ادامه می خوانید.
بنا بر آمار سال 2018 نشريه فوربز، ژو كونفي، ميلياردر چيني، ثروتمندترين زن خودساخته دنيا است. او موفقيتش را در يك كلمه خلاصه ميكند: استقامت.
ژوی 48 ساله، مديرعامل شركت لنز تكنولوژي، يك امپراتوري ساخت صفحات شيشهاي براي غولهاي تكنولوژي مانند تلسا، اپل و سامسونگ بنا كرده است اما رسيدن به اين نقطه براي او چندان هم آسان نبوده است.
«من به عنوان يك كارآفرين با مشكلات و ناكاميهاي بسياري مواجه شدهام. اگر در زمان سختيها دست از تلاش برميداشتم الان نه ژو كونفي در كار بود و نه شركت لنز تكنولوژي.»
داستان زندگی ثروتمندترین دختر خودساخته
سختيهاي زندگي ژو خيلي زود شروع شد، يعني زماني كه پدرش، يك صنعتگر بسيار ماهر در جريان حادثهاي در كارخانه هم بينايي و هم يك انگشتش را از دست داد. اين اتفاق زماني به وقوع پيوست كه ژو هنوز به دنيا نيامده بود. بعد نوبت به مرگ مادرش رسيد، در آن زمان او فقط 5 سال داشت: «من دائم اين دغدغه را داشتم كه وعده غذايي بعديام را كي ممكن است ببينم و چطور بايد خودم را سير كنم.» سال 1986، ژوی 16 ساله مدرسه را رها كرد تا به عنوان كارگر بخش مونتاژ يك كارخانه ساخت شيشه ساعت مشغول به كار شود. در همين حين او در كلاسهاي شبانه حسابداري ثبتنام كرد و مدام روياي راه انداختن كسبوكار خودش را در سر داشت.
سال 1993 ژو توانسته بود 20 هزار دلار هنگكنگ (حدود 2 هزار و 500 دلار آمريكا) پسانداز كند، پولي كه خرج راهاندازي اولين شركتش كرد؛ يك كارگاه خانوادگي ساخت شيشه ساعت. او و هفت پسر و دخترعمو و خواهر و برادرانش به مدت چهار سال در يك آپارتمان سهخوابه كار و زندگي كردند.
در طول يك دهه بعد ژو كارخانه توليد شيشه ساعت راهاندازی كرد كه هزار نفر در آن مشغول به كار بودند. اما تاريكترين لحظه كارش در سال 2003 سر رسيد، وقتي كه او توانست رقيبش را در مناقصهاي براي بستن قرارداد با شركت موتورلا كنار بزند. ژو ميگويد: «يك رقيب كاري حسادت كرد و بعد با يك توليدكننده موادخام دست به يكي كرد و سعي كردند من را از دور بازي خارج كنند.» تامينكننده مواد اوليه بر خلاف هنجارهاي حاكم بر كار از ژو خواست كه تمامي مبلغ خريد مواد را پيش از تحويل گرفتن كالا به صورت يكجا پرداخت كند.
ژو خانه و ساير داراييهاي باارزشش را فروخت تا بتواند از پس خواسته تامينكننده برآيد اما پولش هنوز هم كفايت نميكرد. او ميگويد: «مستاصل شده بودم. یک روز روي سكوي ايستگاه هانگ هوم هنگكنگ ايستاده بودم و براي يك لحظه تصميم گرفتم خودم را زير قطار بيندازم. همه فكرم اين بود كه وقتي بميرم همه مشكلاتم هم با خودم به پايان ميرسند.»
همان موقع يك تماس تلفني از دخترش او را به واقعيت بازگرداند: «فهميدم كه به خاطر خانواده و كارمندانم هم كه شده نبايد تسليم شوم. بايد ادامه ميدادم.» او يك ايميل درخواست كمك فوري براي موتورلا فرستاد و با كمك آنها بر بحران پيش رويش غلبه كرد.
ماه مارس سال 2015 شركت لنز تكنولوژي وارد بازار بورس شد. حالا ارزش اين شركت به 11.4 ميليارد دلار ميرسد و در سراسر چين 82 هزار نفر كارمند دارد.
«خیلی از آدمها ممکن است در هنگام شکست با ضربه های سنگینی که اعتماد به نفسشان را هدف گرفته مواجه شوند اما رمز موفقیت در مقاومت است، به خصوص در دشوارترین شرایط.» این حرفی که کونفی به زبان آورد، تجربه ای است که او در واقعیت پشت سر گذاشته و در عمل نشان داده که به آن اطمینان کامل دارد.
ژو کونفی زمانی یک سفر چالشبرانگیز برای مدیران اجرایی شرکتش ترتیب داد. تجربه ای بیرون از محیط شرکت که به آن بازتوانی و بازسازی تیمی می گویند. او تیمش را برای صعود به قله داوی برد. مسیر که به نیمه رسید نیمی از اعضای تیم هم می خواستند دست از بالا رفتن بردارند و تسلیم شوند اما ژو اصرار کرد که همچنان به رفتن ادامه دهند. او می گوید: «وقتی که از نیمه راه تسلیم می شوی دیگر هرگز جرئت نمی کنی که دوباره برگردی و همهچیز را از اول شروع کنی. فقط زمانی که بر ادامه دادن پافشاری کنیم می توانیم موفق شویم. به خاطر شکستهای کوچک از ادامه راه منصرف نشوید.»
برای ساخت رایگان پروفایل تجاری یا فروشگاه اینترنتی به سایت ایکسب مراجعه کنید.
مجله خبری ایکسب، بازتاب اخبار و گزارشهای صنعت و اقتصاد ایران و جهان