زندگی مهدی خان محمدی، بنيانگذار نان سحر مصداق بارز ضرب المثل خواستن، توانستن است؛ او از هيچ شروع كرد و با تلاش بسيار گروه صنعتی نان سحر را راه‌اندازی کرد
زندگینامه مهدی خان محمدی، مديرعامل و بنيانگذار نان سحر
مهدی خان محمدی متولد سال ۱۳۳۳ در شهرستان ابهر است. پدرش تاجر پارچه و يكی از ثروتمندان شهر بود. او تا کلاس ششم ابتدایی در ابهر درس خواند و به مدرسه رفت ولی با ورشكستگی پدرش و دزدی از خانه‌يشان همه اموالشان را از دست دادند و سرنوشت زندگی‌اش به گونه‌ای ديگر رقم خورد.
او بعد از پايان امتحانات ششم ابتدايی (12 سالگي) شروع به كار كرد؛ مدتی چوپان بود ولی بعد تصميم گرفت باوجود مخالفت‌های پدرش برای كار به تهران بيايد. او يك روز بدون اينكه پدر و مادرش بدانند سوار اتوبوس شد و به تهران و خانه عمويش رفت و از فردای همان روز هم در قهوه خانه‌ای كه دايی‌اش در آن كار می كرد، مشغول شد. او تمام درآمدش را كه 45 تومان بود برای پدرش می فرستاد و حتی صبحانه، ناهار و شام را هم در قهوه خانه می‌خورد.
مهدي خان محمدي تقريبا سه ماه شاگرد قهوه خانه بود ولي بعد باتوجه به اينكه علاقه چنداني به اين كار نداشت آن را رها كرد و شاگرد يك ميوه فروشي شد و مدتي در اين كار بود و از خود ذوق بسياري هم نشان داد و چندين بار هم حقوقش افزايش پيدا كرد ولي در نهايت متوجه شد كه ميوه فروشي هم شغل دلخواهش نيست و از اين كار هم بيرون آمد و از طريق يكي از آشنايانش به كارخانه كفش ملي ( كه مدير آن ايرواني بود) رفت و كارگر اين كارخانه شد.
او در اين مجموعه صنعتي خيلي سريع رشد كرد و از كارگر ساده به کنترل‌چی و کارپرداز تبديل شد. بنيانگذار كارخانه كفش ملي ايرواني علاقه بسياري به خان محمدي داشت و در او استعداد بسياري مي ديد و همين باعث شده بود كه بارها از خان محمدي تجليل كند و به او جوايزي را بدهد و همچنين براي تعدادي از كارگران از جمله خان محمدي معلم گرفته و كلاس زبان انگليسي برگزار كند. البته هيچكدام از اين ها هم در نهايت دليلي نشد تا خان محمدی در كارخانه كفش ملی بماند زيرا او تصميم گرفته بود كسب و كار خود را راه اندازي كند و دوست نداشت تنها حقوق بگير باشد بلكه مي خواست همچون ايرواني كارآفرين و كارفرما باشد.
كار مورد علاقه خان محمدی از همان دوره جواني و با خروج از كارخانه كفش ملي توليد و فروش نان بود. او همان زمان هم گاهي به جاي عمويش كه در خانه اش زندگي مي كرد و فروشنده نان بود، نان مي فروخت و به او كمك مي كرد و مدتي هم براي عمويش كار كرد، او دوچرخه عمو را مي گرفت از نانوايي ها نان مي خريد و بعد بين ساندويچي ها و مغازه هاي بزرگ پخش مي كرد تا اينكه تصميم گرفت براي خودش كار كند و مشتري هاي خود را داشته باشد.
خان محمدی باتوجه به علاقه اي كه به اين كار داشت خيلي سريع رشد كرد، از 5 صبح تا 10 شب كار مي كرد و بين مغازه ها انواع نان و كيك و كلوچه پخش مي كرد. پس از مدتي براي راحتي كار موتور خريد و همين موضوع باعث شد مشتري هايش را در سطح شهر افزايش دهد و حتي چند كارگر استخدام كرد كه براي او نان توزيع كنند.
مهدی خان محمدی، بنيانگذار نان سحر
مهدی خان محمدی هنوز 20 سال نداشت كه يكي از مشتريانش كه صاحب نانوايي در پل رومی بود، به او پيشنهاد اجاره و يا خريد آن نانوايی را داد. او ابتدا آن جا را به مدت چهار سال اجاره كرد ولی بعد خريد. البته او به دنبال راه اندازی يك نانوايی سنتی نبود بلكه بزرگ فكر مي كرد و دوست داشت كه يك مجموعه توليد نان صنعتی راه اندازی كند، براي همين سال 1353 براي اولين بار به عنوان يك فعال بخش خصوصي ماشين‌آلات توليد نان صنعتی را از آلمان وارد ايران و توليد را شروع كرد و هسته ابتدايی مجموعه نان سحر را شكل داد. روز اول که نان سحر افتتاح شد اين مجموعه تنها سه کارگر داشت و امروز در اين مجموعه بيش از هزار نفر مشغول به كار هستند و بیش از ۱۷۵ نوع نان تولید می کنند. خان محمدي براي توانمندي خود در كار دوره هاي تخصصي بسياري را در زمينه آرد و نان در خارج از كشور گذرانده است.
مجله خبری ایکسب، انتشار اخبار و رویدادهای اقتصاد و صنعت ایران و جهان، معرفی کارآفرینان و فرصتهای کسب و کار
می دونستید که نان لواش سحر دو برابر قیمت بیسکویت ساقه طلای هست!!!!
من از نان سر چند ساله نان می خرم. ۱۱فروردین دیدم نان لواش هم دارد.
نان لواش سحر در بسته‌های ۱۳۵گرمی به قیمت ۸هزار تومان فروخته می شود.
بیسکویت ۲۰۰گرمی ساقه طلایی ۷۵۰۰تومان هستش.
می بینید که تقریبا ۲۰۰گرم نان سحر می شود حدود ۱۲هزار تومان!!!!!!!
با خودم فکر می کردم که نان سحر چه انسانی هست که با مردم هرچند مردم پولدار می کند.
وقتی سرگذشتش را از سایت شما خوندم، فهمیدم آدم بی سواد و بی…….. می باشد. لذا حرجی نیستش.
سلام شماره شخصی جناب آقای خانمحمدی مرحمت بفرمائید