رهبری کسب‌وکار بیش از مفاهیم مدیریتی به اثرگذاری بر اعضای تیم می‌پردازد و سرمایه‌گذاری صحیح روی آن‌ها، بخش مهمی از فعالیت‌های رهبر محسوب می‌شود
بخشی از ساختن کسب‌وکار به ایجاد ارزش افزوده برای مشتریان و همچنین شرکای کاری مربوط می‌شود. بخش اعظمی از این فرایند به مالکیت‌های معنوی وابسته است که کسب‌وکار را براساس آن‌ها توسعه می‌دهید. به‌علاوه محصولاتی که ساخته شده و مشتریانی که جذب میشوند هم در توسعه‌ی ارزش افزوده نقش دارند. شما به‌عنوان مدیر یا رهبر کسب‌وکار برای ایجاد ارزش‌های مذکور، وظیفه‌ای خطیر در توسعه‌ی تیم دارید؛ تیمی که نیازها و چالش‌های کنونی را درک کند و همچنین بخشی از موتور محرک به‌سمت آینده باشد.
نیروی انسانی یکی از مهم‌ترین دارایی‌های هر کسب‌وکار محسوب می‌شود. البته قطعا نمی‌توان آن‌ها را در دسته‌بندی‌هایی کنار دارایی‌های دیگر همچون تجهیزات و املاک قرار داد. به‌هرحال آن‌ها هم مانند همه‌ی دارایی‌ها به پیشرفت مأموریت و موفقیت نهایی کمک می‌کنند. درنتیجه سرمایه‌گذاری در نیروی انسانی هم مانند دیگر دارایی‌ها اهمیت پیدا می‌کند.
برای توسعه‌ی کارمندان تا رسیدن به حداکثر ظرفیت کاری، چه اقداماتی باید انجام شود؟ راهکارهایی وجود دارند که بسته به شخصیت و روحیه‌ی هر کارمند، حداکثر ظرفیت‌های او را در مسیر موفقیت کسب‌وکار استخراج می‌کنند. کلید موفقیت در راهکارهای مذکور، شناسایی انگیزه‌ها و علایق هر یک از افراد است. درواقع باید بدانید که چه رویکردهایی آن‌ها را جذب می‌کند و به جلو حرکت می‌دهد.
انگیزه‌ها و علایق افراد با هم تفاوت دارد. به‌عنوان مثال شاید افزایش وظایف یک نفر باعث افزایش تعهد و انرژی او شود و همین رویکرد برای کارمندی دیگر، او را متوقف کند. در این میان مدیر وظیفه دارد تا در مرحله‌ی اول ایمان و اعتقاد خود را به توانایی‌های کارمند نشان دهد. همین اعتقاد تا جایی پیش می‌رود که توانایی‌های مذکور را توسعه دهد. درواقع کارمند با تکیه بر اعتقادی که از مدیر دریافت می‌کند، به توسعه‌ی مهارت‌های خود علاقه‌مند می‌شود. درواقع برخی افراد نیاز به تأیید از سوی دیگران دارند و وقتی مدیری توانایی آن‌ها را گوشزد کند، به توسعه‌ی آن‌ها متعهد میشوند.
برای انگیزه دادن به اعضای تیم، فعالیت‌های بیش از تشویق شفاهی یا کتبی نیاز خواهد بود. درواقع اگر با افزایش وظایف و دستورالعمل‌ها سعی در افزایش کارایی افراد دارید، قطعا باید نتیجه و پاداشی هم برای آن در نظر داشته باشید. مدیر باید درنهایت قدردانی خود به عملکرد کارمند را به‌صورت عینی نمایش دهد. به‌علاوه فرصت پیشرفت در موقعیت‌های سازمانی نیز به‌عنوان انگیزه‌ای کارآمد برای نیروی انسانی شناخته می‌شود. وقتی اعضای تیم بدانند که موقعیتی برای قدردانی از زحمات‌شان فراهم شده است، قطعا رویکرد مثبت‌تری خواهند داشت.
برخی مدیران با بهبودهای کلی در محیط کار، انرژی لازم را به نیروی انسانی تزریق می‌کنند. به‌عنوان مثال وقتی پیشرفتی در کارها و وظایف اعضای تیم رخ می‌دهد، پاداشی کلی حتی به‌صورت امتیازی جدید در محیط کار، لحاظ می‌شود. به‌عنوان مثال حتی یک وسیله‌ی بازی یا تفریحی جمعی با اعضای گروه، می‌تواند به‌عنوان انگیزه‌ای گروهی مطرح شود.
همه‌ی مدیران می‌دانند که برای بهره‌وری بیشتر در کسب‌وکار، باید بهترین اعضا را در گروه خود داشته باشند. البته بهره‌‌برداری از ارزشمندترین دارایی کسب‌وکار، به جذب استعدادها محدود نمی‌شود و قطعا باید برنامه‌هایی برای پیشرفت و انگیزه دادن به آن‌ها هم داشته باشید. در غیر این صورت باید با چالش‌هایی همچون ترک شرکت از سوی استعدادهای برتر دست‌وپنجه نرم کنید. فراموش نکنید که دنیای امروز کسب‌وکار، محل رقابت‌های شدید برای جذب استعدادهای برتر است. درنتیجه هرگونه سرمایه‌گذاری مادی و معنوی روی نیروهای موجود، قطعا نتایج کاربردی در توسعه‌ی کسب‌وکار به‌همراه خواهد داشت.
مجله خبری ایکسب، بازتاب اخبار و گزارشهای صنعت و اقتصاد ایران و جهان
