اتحادیه اروپا تقریبا دو برابر آنچه را که به چین صادر میکند به انگلیس میفرستد و به همین جهت، توقف ناگهانی مناسبات تجاری اتحادیه اروپا با انگلیس میتواند به اندازه بحران مالی سال ۲۰۰۸ به اتحادیه اروپا لطمه بزند
آینده نگر/ منبع: بیزینس تایمز /آناتول کالتسکی، اقتصاددان ارشد موسسه گاوکال دراگونومیکز
در سالی که دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا جنگ تجاری با چین را تشدید کرد، ذهن سیاستگذاران و تحلیلگران بازارهای مالی به شدت مشغول خطری شده که اقتصاد دو کشور آمریکا و چین را تهدید میکند. اما تهدید واقعی که از دل این مناقشه خودش را نشان داده، مربوط به اقتصادهای دیگری در جهان است.
با وجود تمام تیترهایی که رسانهها درباره احتمال بروز رکود در اقتصاد آمریکا و چین زدهاند، با بررسی آمار و ارقام اخیر به این نتیجه میرسیم که سرنوشتی کاملا متفاوت قرار است در عرصه اقتصاد جهانی رقم بخورد. واقعیت این است که اقتصادهای آمریکا و چین توانستهاند به رغم بروز تنشهای شدید در عرصه تجاری، عملکرد معقولی از خود نشان بدهند. در این میان، قربانی اصلی مناقشه عملا اروپا بوده است.
تاثیر تنشهای تجاری را در تجدیدنظرهای اخیر صندوق بینالمللی پول درباره رشد اقتصادی در جهان میتوان مشاهده کرد. بر این اساس، پیشبینی رشد اقتصاد جهانی که ۳.۷ درصد بود حالا کاهش یافته و به ۳.۲ رسیده. اما رشد اقتصادی آمریکا و چین خیلی در آن دخیل نیست.
پیشبینی شده که اقتصاد چین به اندازه ۶.۲ درصد رشد کند، یعنی تقریبا همان پیشبینی یک سال پیش. همچنین پیشبینی شده که اقتصاد امریکا ۲.۶ درصد رشد کند که ۰.۱ درصد نسبت به پیشبینی یک سال قبل بالاتر است. پیشبینیها در مورد ژاپن و سایر اقتصادهای آسیایی هم خیلی تغییر نکرده. اما اوضاع در مورد اروپا اینطور نیست و بنابراین تجدیدنظر در مورد پیشبینی رشد اقتصاد جهانی مساوی است با کاهش رشدی که اروپا و به خصوص آلمان تجربه میکند.
سه دلیل وجود دارد که نشان میدهد اقتصاد اروپا امسال با بلایایی فراتر از صرف تنش تجاری بین چین و آمریکا مواجه بوده. اول اینکه اروپا به شدت به تجارت وابسته است و در هر جنگ تجاری، صدمات جانبی زیادی را متحمل میشود. صادرات تشکیلدهنده ۲۸ درصد از تولید ناخالص داخلی حوزه یورو بودهاند. همین رقم برای آمریکا ۱۲ درصد و برای چین ۱۹ درصد است.
نکته دوم این است که واکنش اروپا در مقابل شوکهای اقتصادی همواره اشتباه است. مثلا وقتی آمریکا و چین با شوکی مواجه میشوند که احتمال دارد رشد اقتصادیشان را کم کند، آنها با سیاست پیشگیرانه و ترغیبی وارد عمل میشوند.
مثلا فدرال رزرو آمریکا در واکنش به جنگ تجاری تصمیم گرفت که سیاست پولی خود را معکوس کند و نرخ بهره را کاهش دهد. چین هم سیاستهای پولی، مالی و اعتباری خود را گسترش داد تا اطمینان حاصل کند که مصرف، ساخت و ساز مسکن و هزینه برای زیرساختها راهی برای جبران صادرات و سرمایهگذاریهای ازدسترفته خواهند بود.
اما در اروپا برعکس آن اتفاق افتاد و واکنش به تنشهای تجاری، سیاستی از نوع دیگر بود. وقتی رشد کاهش یافت، دولتهای اروپایی به جای گسترش سیاست مالیشان مشغول افزایش مالیاتها و کاهش هزینههای عمومی شدند تا به اصطلاح جلوی کسری بودجه را بگیرند.
نکته سوم هم در مورد اروپا این بود که دو شوک داخلی سیاسی در آنجا رخ داد که حتی ضربهزنندهتر از جنگ تجاری چین و آمریکا بودند. تابستان گذشته، درگیری بودجهای بین کمیسیون اروپایی و دولت پوپولیست جدید ایتالیا باعث احیای هراسها درباره سقوط بانکداری و واحد پول یورو شد، سقوطی بدتر از آنچه که یک دهه پیش رخ داد.
بعد هم در ماه مارس که خطر ایتالیا کاهش پیدا کرده بود، ماجرای برگزیت یا همان خروج انگلیس از اتحادیه اروپا -آن هم بدون رسیدن به توافق با اروپا- خودش را به عنوان تهدیدی جدی نشان داد. اتحادیه اروپا تقریبا دو برابر آنچه را که به چین صادر میکند به انگلیس میفرستد.
بنابراین، توقف ناگهانی مناسبات تجاری اتحادیه اروپا با انگلیس میتواند به اندازه بحران مالی سال ۲۰۰۸ به اتحادیه اروپا لطمه بزند و طبعا این شوک بزرگی برای اروپا بود.
اما این وسط خبرهای خوبی هم در کار است. برخی از مواردی که گفتیم – یعنی بحران ایتالیا و نیز برگزیت- دارند به نقطه حل نزدیک میشوند. اروپا و به خصوص آلمان همچنان به شدت در معرض ضربهخوردن از تجارت جهانی قرار دارد اما حداقل این وابستگی به صادرات حالا به رسمیت شناخته شده و دیگر به عنوان نشانه سلامت اقتصادی تلقی نمیشود.
این یعنی که در آینده میتوان به جستوجوی راه حلهای جدید برای مدیریت آن امید بست. حالا که فضای سیاسی و اقتصاد کلان در اروپا دارد بهبود پیدا میکند، میتوان راهی برای معضل وابستگی به صادرات پیدا کرد و جلوی ورود به رکود را گرفت.
شاید آلمان به اندازه بقیه کشورهای اروپایی در این زمینه خوشاقبال نباشد چون بودجهاش این طور بسته شده. اما در عرصه اقتصاد جهانی، آنچه که اهمیت دارد این است که آیا کلیت اروپا میتواند خود را احیا کند یا نه. احتمال تحقق این مسئله حالا خیلی بیشتر از چند ماه پیش است.
مجله خبری ایکسب، بازتاب اخبار و گزارشهای صنعت و اقتصاد ایران و جهان