شاهرخ ظهیری بنیانگذار کارخانه مهرام که بسیاری از فعالان حوزه صنایع غذایی به دلیل ابتکارات و چندین دهه فعالیت در حوزه صنایع غذایی او را پدر این صنعت در ایران می دانند، درگذشت.
شاهرخ ظهیری در سال 1309 در ملایربه دنیا آمد و روز گذشته در آستانه 90 سالگی در تهران در گذشت. پدر ظهیری تاجر بود و برای کسب و کار به شهرهای مختلفی سفر می کرد و همین هم شد که در نهایت تصمیم گرفت با خانواده به تهران بیاید و کسب و کارش را در تهران ادامه دهد اما این موضوع هم پایدار نبود زیرا بعد از دو سال با خانواده به دلیل پیشنهاد شغل ریاست اداره انحصار تریاک که زیرنظر وزارت مالیه بود (1314) به قم رفتند. زمانی که ظهیری کلاس پنجم ابتدایی را تمام کرده بود پدرش براثر بیماری سل جانش را از دست داد بنابراین به دلیل اینکه فرزند بزرگ خانواده بود از همان کودکی مشغول کار شد.
از تحصیلات حوزوی و حقوق تا معلمی
شاهرخ ظهیری، دوران تحصیل را در قم گذراند. او در رشته ادبیات و در دبیرستان حکیم نظامی قم درس خواند. پس از آن وارد دانشگاه شد و رشته حقوق دانشگاه تهران به ادامه تحصیل پرداخت. او در کنار تحصیلات دبیرستان، مدتی کوتاهی هم به تحصیلات حوزوی مشغول بود ولی این موضوع را نیمه کاره رها کرد ولی در نهایت تحصیلات حوزوی در انتخاب رشته حقوق در داشنگاه موثر بود. البته او تحصیل در دانشگاه را همزمان با معلمی در دبستان شروع کرد. و بعد از گرفتن دیپلم به دلیل شرایط اقتصادی خانواده و علاقه به آموزش به استخدام وزارت فرهنگ در آمد.
تاریخ استخدام او مهرماه 1328 بود یعنی زمانی که در حالی که 18 سال بیشتر نداشت. شاهرخ ظهیری همزمان با تدریس در کلاس چهارم دبستان در سال 1329 با قبولی در کنکور در رشته حقوق وارد دانشگاه تهران شد. او باتوجه به اینکه رفت آمد مداوم از تهران به قم برایش سخت بود سال دوم تحصیل در دانشگاه تهران به وزارت فرهنگ درخواست انتقالی به تهران را داد تا در مدرسه ای در تهران تدریس کند، موضوعی که با آن به صورت تمام و کمال موافقت نشد و در نهایت ظهیری به کرج منتقل شد. او در این سال ها تاریخ و ادبیات درس می داد و علاقه اش به شعر و مطالعه مستمر شد تا دهه های بعد هم به همین دوران باز می گردد.
البته در کنار کار معلمی و تحصیل شاهرخ ظهیری همیشه به فکر کارهای تولیدی و صنعتی بود؛ کار کارمنندی چندان باب میل اش بود و همین هم شد که با پایان تحصیلات دانشگاهی و همزمان با تدریس در سال 1337 کار در فروشگاه پارچه بافی کارخانه نساجی درخشان یزد را که مالک آن کارآفرینی به نام هراتی بود، شروع کرد و خیلی زود خوش درخشید و زمانی که شهربانی قرار داد خرید پارچه اش از کارخانه هراتی را کنسل کرد شاهرخ ظهیری توانست رئیس کل شهربانی را از این کار منصرف کند.
در این بین هراتی هم که پشتکار، خلاقیت و هوش ظهیری را دید متوجه شد که باید از حضورش بیشتر استفاده کند و همین شد که وقتی شرکت ماشین های فلاحتی و نمایندگی بی ام و را در کنار نساجی راه اندازی کرد، به شاهرخ ظهیری مسئولیت گشایش اعتبارات اسنادی امور گمرکی و ترخیص خودروها و ماشین آلات وارداتی از گمرک خرمشهر را داد. آن زمان شرکت فلاحتی بزرگترین وارد کننده انواع خودرو و ظهیری مسئول اصلی این کار بود. نام ظهیری در شهر خرمشهر و بندر آن زمانش تا جایی مشهور شده بود که به او شیخ کانو ( مسئول کاروان ها) می گفتند. او همچنین از سوی هراتی و شریک هایش صراف زاده و بوشهری مدتی هم مدیرعامل شرکت مهکشت که وارد کننده ماشین آلات کشاورزی بود، شد.
شرکت صنایع غذایی
شاهرخ ظهیری بعد از چندین سال کار مختلف تصمیم گرفت که کاری برای خود راه اندازی کند؛ او به به توصیه صراف زاده برای راه اندازی یک شرکت صنایع غذایی تشویق شد. در آن زمان صنایع غذایی در ایران از محدوده تولید کمپوت و رب گوجه فرنگی و تولیدات فله ای دیگری چون خیارشور و ترشی فراتر نمی رفت.
ظهیری به دلیل تب تند مصرف کنندگان ایرانی به محصولات کنسرو شده به این سمت رفت و مقدمات تاسیس شرکت مهرام را فراهم کرد. سال 1349 بود و ظهیری اولین دفتر شرکت مهرام را در پاساژ سلامت واقع در خیابان سعدی جنوبی راه اندازی کرد. رقبای بزرگی نیز در دور و اطراف مهرام همچون یک و یک در آن زمان وجود داشتند و چند ماه پس از راه افتادن مهرام، شرکت کنسروسازی چین چین نیز فعالیت خود را شروع کرد. اما نکته مهمی که باعث شد کارخانه مهرام سر زبان ها بیفتد نه تولید کنسرو که تولید سس برای اولین بار در ایران بود. خود او در خاطرات و مصاحبه های بسیار در این باره گفته است:« در آن زمان باجناق من و دوستش که در آمریکا تحصیل می کردند دوران کارآموزیشان را در کارخانه کرفت که تولید کننده انواع محصولات غذایی از جمله سس بود، پشت سر می گذاشتند و آن ها پیشنهاد دادند که ما در شرکت مهرام این محصول را که تا حالا به ایران وارد نشده تولید کنیم. من هم این پیشنهاد را قبول کردم به وزارت صنایع رفتم و مجوز احداث یک کارخانه تولید سس را در شهر صنعتی البرز قزوین گرفتم.»
در شروع کار، شرکت مهرام برای تولید هفت نوع سس، یعنی سس مایونز، سس فرانسوی، سس هزار جزیره، سس ایتالیایی، سس ساندویچ و سس ماهی و کچاپ برنامه ریزی کرده بود. ظرفیت رسمی تولید کارخانه نیز در آن زمان 2 تا 3 تن معادل 100 کارتن بود. اما داستان اصلی ظهیری در تولید انواع سس نبود بلکه چالش اصلی اش در فرهنگ سازی برای مصرف بود زیرا اصلا کسی سسی ندیده و نچشیده بود. در این میان ظهیری برای جذب مردم و مشتری سازی برای محصولاتش دست به ابتکارات و تبلیغات وسیع و حتی ایجاد جو روانی در بازار زد. خود او در این باره گفته: « روزها کارمان این بود که کامیون های پخش محصولات مهرام را به پیچ شمیران می فرستادیم. بلافاصله افراد آموزش دیده ای را نیز به عنوان مشتری به مغازه های پیچ شمیران می فرستادیم و هرکدام انواعی از محصولات مهرام را خریداری می کردند. مغازه دار هم که می دید برای محصولات ما آن همه مشتری پیدا شده، رفته رفته میل بیشتری به خرید از ما پیدا می کرد. به این ترتیب فروش محصولات مهرام در مدت کوتاهی رونق گرفت.»
فعالیت های تشکلی و حضور در اتاق
در کنار مدیریت مجموعه های صنعتی، ظهیری همیشه در تشکل ها و انجمن های مرتبط با فعالیت های بخش خصوصی حضوری موثر و فعال داشت تاجایی که تا آخرین روزهای زندگی در اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران به عنوان مشاور حضور داشت. او در طول ده های گذشته به خصوص از زمانی تشکیل اتاق تهران همیشه در این نهاد عضویت داشته و علاوه بر عضویت در هیات نمایندگان اتاق تهران به عنوان عضو هیات رئیسه و خزارنه دار هم فعالیت کرده است.
کارخانه مهرام، انقلاب و واگذاری
با پیروزی انقلاب و اعتصابات گسترده کارگری در مقطعی کار در مجموعه مهرام مانند بسیاری دیگر از مجموعه ها متوقف شد ولی خیلی زود همه چیز به روز اول باز گشت و در این بین هم هیچ مشکلی از جهت مصادره و… برای ظهیری و مهرام پیش نیامد اما با گذشت سال های ابتدایی هنوز کار روی غلتک نیفتاده بود که جنگ شروع شد و کارخانه های مختلف از جمله مهرام برای واردات مواد اولیه و… دچار مشکل شدند. علاوه براین پس از خاتمه جنگ هم با مصوبه بانک مرکزی و کاهش اعتبارات شرکت های خصوصی به اندازه 50 درصد عملا همه چیز خراب شد و شرکتی همچون مهرام و ظهیری برای تامین سرمایه مجبور شدند که بخشی از سهامشان را واگذار کنند؛ ظهیری اگر چه در ابتدا تنها 45 درصد سهام را واگذار کرد ولی به مرور زمان اختلاف با سهامداران بالا گرفت و در نهایت به واگذاری مجموعه از سوی ظهیری و خداحافظی او با فرزندش که بزرگش کرد بود، رسید.
مجله خبری ایکسب، بازتاب اخبار و گزارشهای صنعت و اقتصاد ایران و جهان