خطرات زیادی در سالهای پیش رو وجود خواهد داشت که باعث کاهش نرخ رشد اقتصادی در دنیا میشود. خطراتی از قبیل تحرکات نامتوازن بازارهای مالی، بالا گرفتن سیاستهای حمایت از اقتصاد داخلی در کشورهای صنعتی و مانعتراشی در مسیر تجارت آزاد که یک فاکتور مهم رشد اقتصادی است، افزایش بیثباتی در فضای سیاستگذاریهای اقتصادی و تجاری در دنیا و در نهایت افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی در دنیا که همگی میتوانند فضای اقتصادی دنیا را تیره و تار کنند
اقتصاد دنیا روزهای سختی را سپری میکند. روزهایی که به دلیل تنشهای ایجادشده توسط سیاستهای دولت امریکا، استفاده از دلار به عنوان ارز مرجع در آینده را در هالهای از ابهام قرار میدهد و بسیاری از کشورها به دنبال کاهش رابطه اقتصادی و تجاری خود با قطب اقتصادی اول دنیا یعنی امریکا هستند. دلار به عنوان ارزی که اصلیترین ارز مورد استفاده در دنیا است همواره به عنوان منبع حفظ ارزش محسوب میشده است ولی در صورتی که کشورهای بزرگی مانند چین و روسیه استفاده از ارزهای دیگر را جایگزین دلار بکنند دیگر قدرت و اعتبار گذشته را نخواهد داشت.
از طرف دیگر دوستان و همپیمانان قدیم امریکا هم در مقابل بخشی از عملکردهای خودسرانه این کشور قصد نشان دادن استقلال خود را دارند و به همین دلیل از سیاستهای ترامپ انتقاد میکنند و با او همراهی نمیکنند. به عنوان مثال کشورهای اروپایی اعلام کردهاند که سازوکاری را برای ادامه تعامل اقتصادی با ایران در نظر میگیرند تا از این طریق ایران را از منافع توافق هستهای منتفع کنند.
در شرایط کنونی، وضعیت آینده اقتصاد دنیا غیرقابل پیشبینیتر از قبل است و چالشهای پیش روی اقتصاد ایران هر روز بیشتر میشود. از طرف دیگر این سوال وجود خواهد داشت که اقتصاد دنیا تا کجا میتواند با این چالشها دست و پنجه نرم کند و تحت تاثیر این فشارها با افت کارایی روبهرو نشود؟
بانک جهانی در گزارش اخیر خود به این مسائل به عنوان چالشهای پیش روی رشد اقتصادی دنیا در سال ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ اشاره کرده است. این بانک خطرات بزرگی را برای اقتصاد دنیا در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ پیشبینی کرده است که میتواند روی رشد اقتصادی جهان تاثیر منفی داشته باشد. طبق این گزارش نرخ رشد اقتصادی دنیا در سال ۲۰۱۸ کمتر از برآوردهای قبلی است و انتظار رشدی بیشتر در سالهای آتی هم وجود ندارد. در این گزارش به قیمت کالاهای اساسی به خصوص نفت هم اشاره شده است ولی تاکید شد با وجود مانعتراشیها در مسیر تجارت آزاد در برخی از کشورهای دنیا، شاهد افزایش حجم تجارت جهانی در سالهای پیش رو خواهیم بود که خبری بسیار خوشحالکننده است. بخشهای اصلی و مهم این گزارش را در اینجا میبینید:
نرخ رشد اقتصادی دنیا در تابستان سال ۲۰۱۸ کمتر از قبل بود ولی هنوز نمیتوان در مورد ورود اقتصاد دنیا به رکود صحبت کرد. انتظار میرود در سال ۲۰۱۸ ارزش تولید ناخالص داخلی دنیا با نرخ ۳.۱ درصد رشد کند ولی در سال ۲۰۱۹ نرخ رشد اقتصادی دنیا به ۳ درصد و در سال ۲۰۲۰ به مرز ۲.۹ درصد تقلیل پیدا خواهد کرد. سختتر شدن فضای تجارت و کسب و کار در دنیا، نرمال شدن سیاستهای مالی و سختتر شدن ارائه منابع مالی به افراد و صاحبان کسب و کار از اصلیترین دلایل کاهش نرخ رشد اقتصادی در دنیا خواهد بود.
نرخ رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه را میتوان به دو دسته تقسیم کرد. اول کشورهای واردکننده کالاهای اساسی و دوم کشورهای صادرکننده کالاهای اساسی. نرخ رشد اقتصادی کشورهای صادرکننده کالاهای اساسی در سال جاری و سالهای پیش رو روند افزایشی خواهد داشت زیرا پیشبینیها از افزایش قیمت نفت در بازار جهانی به خصوص بعد از وضع تحریمهای نفتی ایران حکایت دارد. رشد درآمد نفتی و رشد درآمد صادراتی دیگر کشورهای صادرکننده کالاهای اساسی میتواند منافع مالی زیادی را برای این کشورها به همراه داشته باشد و اگر این منابع مالی در بخشهای زیرساختی سرمایهگذاری شود، منافع مالی بلندمدتی را به همراه خواهد آورد. کشورهای واردکننده کالاهای اساسی هم رشد اقتصادی را تجربه خواهند کرد ولی نرخ رشد در این کشورها کمتر از کشورهای صادرکننده خواهد بود.
نرخ رشد اقتصادی کشورهای صادرکننده کالاهای اساسی در سال جاری و سالهای پیش رو روند افزایشی خواهد داشت
شاخص دیگری که باید مد نظر قرار بگیرد، سرانه تولید ناخالص داخلی است که ما شاهد عدم توازن در این مسئله خواهیم بود. در برخی از کشورها سرانه تولید ناخالص داخلی با توجه به رشد اقتصادی سالهای اخیر رشد خواهد کرد ولی در برخی دیگر از کشورها همچنان سرانه تولید ناخالص داخلی پایین باقی میماند.
جهان در سال ۲۰۱۸
طبق گزارش بانک جهانی در سال ۲۰۱۸، ۴۵ درصد از کشورهای دنیا شاهد افزایش نرخ رشد اقتصادی خود خواهند بود در حالی که در سال ۲۰۱۷، ۵۶ درصد از کشورها رشد اقتصادی را تجربه کرده بودند. از طرف دیگر با وجود اینکه اقتصاد دنیا بالغ بر یک دهه در رکود به سر میبرده است ولی نرخ رشد اقتصادی دنیا کمتر از نرخ رشد اقتصادی در سالهای بعد از رکودهای قبلی است. به همین دلیل نمیتوان اینطور ارزیابی کرد که دوره رونق مطلوبی در دنیا ایجاد شده است و در بهترین حالت ما از آغاز دوره رونق صحبت میکنیم نه یک رونق مطلوب و اثرگذار در اقتصاد جهان.
انتظار میرود در سال ۲۰۱۸ اقتصاد جهان با نرخ ۳.۱ درصد رشد کند ولی نرخ رشد اقتصادی کشورهای صنعتی در این سال برابر با ۲.۲ درصد و نرخ رشد اقتصادی بازارهای در حال گذار و کشورهای در حال توسعه برابر با ۴.۵ درصد خواهد بود. در سال ۲۰۲۰ اقتصاد دنیا با نرخ ۲.۹ درصد رشد میکند و نرخ رشد اقتصادی کشورهای صنعتی به ۱.۷ درصد میرسد ولی اقتصادهای در حال گذار افزایش نرخ رشد اقتصادی را تجربه میکنند و تجربه رسیدن نرخ رشد اقتصادی به مرز ۴.۷ درصد را خواهند داشت.
در سال ۲۰۲۰ کشورهای جنوب آسیا بالاترین نرخ رشد اقتصادی را خواهند داشت که برابر با ۷.۲ درصد است و هند کشوری است که بالاترین نرخ رشد اقتصادی را در میان کشورهای جهان تجربه میکند. نرخ رشد اقتصادی کشور هند در سال ۲۰۲۰ برابر با ۷.۵ درصد خواهد بود.
در یک ردهبندی دیگر، کشورها بر مبنای ارزش تولید ناخالص داخلی به سه دسته کشورهای با درآمد بالا، کشورهای در حال توسعه و کشورهای کمدرآمد تقسیم میشوند. در سال ۲۰۱۷ ارزش تولید ناخالص داخلی کشورهای پردرآمد با نرخ ۲.۲ درصد رشد کرد و انتظار میرود تا سال ۲۰۲۰ نرخ رشد اقتصادی این کشورها به مرز ۱.۸ درصد برسد. این در حالی است که نرخ رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه از ۴.۶ درصد در سال ۲۰۱۷ به ۴.۸ درصد در سال ۲۰۱۹ میرسد و در سال ۲۰۲۰ هم همین نرخ رشد را حفظ خواهد کرد.
در سال ۲۰۱۷ ارزش تولید ناخالص داخلی کشورهای کمدرآمد در دنیا ۵.۵ درصد رشد میکند ولی تا سال ۲۰۲۰ به مرز ۶.۳ درصد خواهد رسید.
کشورهای بریکس در سال ۲۰۱۷ شاهد رشد ۵.۳ درصدی اقتصادی خود بودند ولی در سال ۲۰۱۸، نرخ رشد اقتصادی این کشورها به ۵.۴ درصد خواهد رسید و تا سال ۲۰۲۰ همین نرخ رشد را حفظ خواهند کرد.
ایران در جهان
ایران یکی از کشورهای در حال توسعه است که بخش اعظم درآمدش را از فروش نفت به دست میآورد. این کشور دومین کشور بزرگ صادرکننده نفت در اوپک است و یکی از اثرگذارترین کشورها در خاورمیانه محسوب میشود.
پیش از اینکه اوضاع اقتصادی ایران در سالهای پیش رو را بررسی کنیم به آمارهای ارائهشده توسط بانک جهانی در مورد نرخ رشد اقتصادی کشورهای خاورمیانه بپردازیم. آمارها نشان میدهد نرخ رشد اقتصادی خاورمیانه و شمال افریقا در سال ۲۰۱۷ برابر۱.۶ درصد بوده است ولی در سال جاری میتوانند رشد ۳ درصدی اقتصادی را تجربه کنند. این کشورها تا سال ۲۰۲۰ رشد اقتصادی۳.۲ درصد را تجربه خواهند کرد.
ایران در سال ۲۰۱۵ به دلیل فشار ناشی از تحریم نفتی و ناتوانی در فروش نفت، نتوانست نرخ رشد مثبت اقتصادی را تجربه کند. در این سال نرخ رشد اقتصادی این کشور برابر با 1.3- درصد بود. اما بعد از امضای توافق هستهای و از میان برداشته شدن تحریمهای اقتصادی علیه کشور، این کشور توانست نرخ رشد 31.4 درصد اقتصادی را تجربه کند. این رشد عمدتا به دلیل افزایش فروش نفت ایران بعد از برداشته شدن تحریمهای نفتی بود. نرخ رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۱۷ برابر با ۴.۳ درصد بود و انتظار میرود در سال جاری اقتصاد این کشور با نرخ ۴.۱ درصد رشد کند. متوسط نرخ رشد اقتصادی ایران در سال 2019 برابر با ۴.۱ درصد و در سال ۲۰۲۰ برابر با ۴.۲ درصد پیشبینی شده است.
متوسط نرخ رشد اقتصادی ایران در سال 2019 برابر با ۴.۱ درصد و در سال ۲۰۲۰ برابر با ۴.۲ درصد پیشبینی شده است
طبق این گزارش، پیشبینی میشود در میان کشورهای ایران و عربستان و مصر و امارات و کویت، ایران بالاترین نرخ رشد اقتصادی را تا سال ۲۰۲۰ داشته باشد. این کشور توانسته است سریعترین اقتصاد خاورمیانه و شمال افریقا تا انتهای دومین دهه از قرن ۲۱ میلادی نام بگیرد.
خطراتی که اقتصاد دنیا را تهدید میکند
خطرات زیادی در سالهای پیش رو وجود خواهد داشت که باعث کاهش نرخ رشد اقتصادی در دنیا میشود. خطراتی از قبیل تحرکات نامتوازن بازارهای مالی، بالا گرفتن سیاستهای حمایت از اقتصاد داخلی در کشورهای صنعتی و مانعتراشی در مسیر تجارت آزاد که یک فاکتور مهم رشد اقتصادی است، افزایش بیثباتی در فضای سیاستگذاریهای اقتصادی و تجاری در دنیا و در نهایت افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی در دنیا که همگی میتوانند فضای اقتصادی دنیا را تیره و تار کنند.
اول، تحرکات نامتوازن در بازارهای مالی
در جریان بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ در کشورهای صنعتی، کاهش نرخ بهره بانکی و تزریق به اقتصاد به عنوان سیاستی که تمامی کشورهای صنعتی به کار گرفتهاند در نظر گرفته شد. در بسیاری از کشورهای صنعتی نرخ بهره بانکی به صفر رسید تا مردم را تشویق به دریافت منابع مالی و سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصادی و در نتیجه ایجاد شغل کند.
اما بخش زیادی از سرمایهها در سالهای بحران اقتصادی از کشورهای صنعتی خارج شدند و به دلیل شرایط مطلوب اقتصادی در کشورهایی از قبیل چین و هند، وارد بازار این کشورها شدند. دلیل این مسئله بحران اقتصادی در کشورهای صنعتی و نرخ بهره نزدیک به صفر درصد در این کشورها بود. از طرف دیگر روانه شدن سرمایههای غربی به بازار کشورهایی مانند چین و هند تاثیر زیادی در رشد و موفقیت اقتصادی این کشورها داشت.
حال که اقتصاد این کشورها به تدریج رشد کرده است، سیاست افزایش نرخ بهره بانکی را در پیش گرفتهاند. این سیاست یکی از بحثبرانگیزترین سیاستها در امریکا و اروپا است ولی تمامی اقتصاددانان بر این باور هستند که بدون شک این سیاست باید اجرا شود و نمیتوان تاخیر زیادی در افزایش نرخ بهره بانکی ایجاد کرد.
با افزایش نرخ بهره بانکی و اصلاح اقتصادی در کشورهای صنعتی، سرمایهها دوباره به این کشورها بازخواهد گشت و این مسئله میتواند فضای مالی و اقتصادی کشورهای در حال گذار را با چالش روبهرو کند. در این وضعیت کشورهای در حال توسعه باید سیاستهای مالی و پولی تازهای تدوین کنند که از آنها در مقابل سیاست افزایش نرخ بهره بانکی غرب حمایت کند و انگیزه خروج سرمایههای غربی از بانکهای کشورهای در حال گذار را کم کند. در این صورت کشورهای در حال گذار میتوانند با چالشهای زیرساختی اقتصادی مقابله کنند و رشد بالقوه اقتصادی خود را از طریق ایجاد فضای رقابتی در بازار سرمایه و اقتصاد، تغییرات مثبت تکنولوژیکی و باز شدن فضای تجاری افزایش دهند. این تغییر در سیاستهای اقتصادی است که میتواند زمینهساز ایجاد توازن در تحرک سرمایههای خارجی شود.
تغییرات مداوم سیاستهای اقتصادی و ایجاد فضای آزمون و خطا در این کشورها است که سرمایهگذاری در آنها را سخت کرده است
دوم، افزایش بیثباتی در فضای سیاستگذاری اقتصادی
ثبات در فضای اقتصادی کلید رشد اقتصادی و رونق است ولی در شرایط کنونی نهتنها کشورهای صنعتی نتوانستهاند به یک ثبات در تصمیمگیریهای اقتصادی خود دست یابند بلکه تغییرات مداوم سیاستهای اقتصادی و ایجاد فضای آزمون و خطا در این کشورها است که سرمایهگذاری در آنها را سخت کرده است. به عنوان مثال میتوان به خارج شدن دولت امریکا از توافقنامههای تجاری مختلف اشاره کرد که باعث شد تا سیاستی که سالها برای تجارت استفاده میکردند دیگر کاربرد نداشته باشد. از طرف دیگر افزایش تعرفههای وارداتی فلزی و دیگر کالاهای چینی به امریکا هم یک عامل بیثبات کننده دیگر در فضای اقتصادی بود، به خصوص که زمینه را برای مقابله به مثل دیگر کشورها فراهم کرد و در نهایت بیثباتی را در فضای سیاستگذاری اقتصادی بیشتر کرد.
سوم، مانعتراشی در مسیر تجارت آزاد
سالها تجارت آزاد را بزرگترین دستاورد اقتصادی قرن بیست و یکم و بزرگترین درسی که اقتصاد دنیا از رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ گرفت میدانستند. به همین دلیل بود که همه کشورها به تجارت آزاد پایبند بودند و مانعی در مسیر انتقال کالاها ایجاد نمیکردند. مزایای اقتصادی این سیاست به اندازهای بود که در شماری از کشورها پیمانهایی برای جابهجایی آزادانه نیروی کار هم امضا شد. نیروی کار به عنوان صادرات نیروی انسانی در نظر گرفته میشود و شماری از کشورها اصل عدم مانعتراشی در مسیر تجارت را به عنوان یک اصل مهم اقتصادی در نظر گرفته بودند.
چهارم، تنشهای ژئوپلیتیکی
تنشهای ژئوپلیتیکی به خصوص در کشورهای خاورمیانه سابقه طولانی دارد. بحرانهای موجود در عراق و سوریه و افغانستان مشکلات زیادی در دنیا ایجاد کرده است ولی مسئله نگرانکننده در این روزها، بحران احتمالی ایجادشده بین ایران و امریکا است. بحرانی که میتواند چالشهای بزرگی را در عرصه اقتصادی به همراه بیاورد و روزهای سخت اقتصادی را برای جهان تداعی کند.
تجارت در دنیا
تجارت یکی از عوامل بسیار مهم سازنده رشد اقتصادی در دنیا است. مطالعات تاریخی نشان داده است هر زمان که تجارت در یک کشور رشد کرده است، اقتصاد آن کشور هم با نرخ بالاتری رشد کرده است و توسعه اقتصادی در آن کشور ایجاد شده است و هر زمان که موانعی در مسیر تجارت ایجاد شده است، اگرچه این موانع تنها با هدف حمایت از صنعت و تولید داخلی باشد، باز هم اقتصاد توان رشد و شکوفایی را از دست داده است.
طبق مطالعات انجامشده توسط بانک جهانی در سال ۲۰۱۵ حجم تجارت در دنیا با نرخ ۲.۷ درصد رشد کرده بود ولی در سال ۲۰۱۶ نرخ رشد تجارت در دنیا به مرز ۲.۸ درصد رسید. نرخ رشد حجم تجارت در دنیا به تدریج افزایش یافت تا اینکه در سال ۲۰۱۷ ارزش تجارت ۴.۸ درصد رشد کرد، در سال ۲۰۱۸ نرخ رشد ارزش تجارت به ۴.۳ درصد رسید. انتظار میرود در دو سال پیش رو حجم تجارت در دنیا، به ترتیب۴.۲ درصد و ۴ درصد رشد کند.
قیمت کالاهای اساسی
کالاهای اساسی که در دنیا مورد استفاده قرار میگیرند به دو دسته نفت و کالاهای اساسی غیرانرژی تقسیم میشوند. در سال ۲۰۱۵ شاخص قیمت نفت در دنیا ۴۷.۳ درصد نسبت به سال قبل از آن کاهش یافت. در سال ۲۰۱۴ رکورد قیمت نفت شکسته شد و سقوط ناگهانی قیمت در این بازار مشاهده شد. در سال ۲۰۱۸ شاخص قیمت نفت ۳۲.۶ درصد رشد کرد ولی انتظار میرود در سال ۲۰۱۹ شاخص قیمت نفت در دنیا ۱.۴ درصد کاهش یابد و در خوشبینانهترین حالت در سال ۲۰۲۰ این شاخص ۰.۱ درصد رشد خواهد کرد.
شاخص قیمت کالاهای اساسی غیرانرژی در سال ۲۰۱۵، ۱۵.۸ درصد کاهش یافت. در سال ۲۰۱۷ این شاخص۵.۵ درصد رشد کرد و در سال جاری هم رشد ۵.۱ درصدی را تجربه کرد. انتظار میرود در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ این شاخص به ترتیب ۰.۲ درصد و ۰.۵ درصد رشد کند.
مجله خبری ایکسب، بازتاب اخبار و گزارشهای صنعت و اقتصاد ایران و جهان