براساس آمارهای مرکز آمار ایران در سال 1395 بیش از 25 درصد از کل درآمد خانوارهای ایرانی به خرید اقلام مصرفی اساسی (محصولات پرگردش) اختصاص دارد. یکی از شیوههای برآوردن نیاز مصرفکنندگان به اقلام پرمصرف، تأمین آنها از فروشگاههای زنجیرهای بهویژه از طریق فروشگاههای تخفیفی است.
فروشگاههای تخفیفی، نوعی از فروشگاههای زنجیرهای هستند که با اتخاذ راهبرد کاهش قیمت تمامشده، کالاهای اساسی و مصرفی موردنیاز مردم را با قیمت پایینتر از سطح بازار عرضه میکنند. برخی از ویژگیهای اصلی فروشگاههای تخفیفی که این نوع فروشگاهها را از سایر مدلهای فروشگاهی متمایز میکند، شامل استفاده از صرفههای ناشی از مقیاس، انعقاد قرارداد درازمدت با تأمینکنندگان، اکتفا به حاشیه سود اندک (در مقابل فروش بیشتر)، همواره تخفیفیبودن، عرضه طیف محدودی از کالاها (عمدتا اقلام پرگردش)، هدفگذاری برای رساندن کالا به طبقه پایین و متوسط، طراحی و چیدمان ساده، چندینمهارتیبودن کارکنان و مساحت کوچک یا متوسط (با توجه به مؤلفههای محیطی کشور) فروشگاههای تخفیفی است.
درخصوص فروشگاههای تخفیفی در ایران باید گفت در حال حاضر سه برند فروشگاهی در حوزه محصولات خواروباری وجود دارند که با وجود آنکه فقط چهار، پنج سال از شروع فعالیت آنها میگذرد، تعداد آنها به بیش از هزارو 652 فروشگاه (بهروزشده تا مورخ 24/4/1397) رسیده است. در واقع، دلیل اقبال عموم مردم به خرید از این فروشگاهها را میتوان در مؤلفههایی همچون عرضه کالاهای با قیمت مناسب و با کیفیت قابل قبول، امکان استرداد و تعویض کالا و استفاده از ابزارها و تجهیزات نوین جستوجو کرد.
ایجاد فروشگاههای تخفیفی در ایران، علاوه بر اینکه باعث تحولات مثبتی در نظام توزیع کالای کشور شده، مانند هر پدیده نوین دیگر، باعث ایجاد شائبههایی همچون امکان تضعیف کیفیت تولیدات داخلی، احتمال عرضه کالاهای فاقد کیفیت لازم (بهویژه محصولات فسادپذیر با توجه به حساسیت آنها)، احتمال فریب مصرفکننده از طریق انجام تبلیغات و حراجهای غیرواقعی (به دلیل نوپابودن مدل تخفیفی و بهتبع آن عدم کفایت آگاهیهای مصرفکنندگان ایرانی نسبت به ویژگیهای ماهوی آن)، احتمال بروز رویههای غیرمنصفانه تجاری (فشار به تأمینکننده برای ارزانخریدن کالای وی) و بیم تعطیلی برخی واحدهای سنتی شده است. هرچند باید به این نکته توجه داشت که همگی موارد فوقالذکر جزء ابهامات ناظر بر این حوزه بوده و تاکنون هیچگونه مطالعه کارشناسی یا ارزیابی علمی در ارتباط با موضوع حاضر در ایران صورت نگرفته است و صحت و سقم آن مشخص نیست.
در حال حاضر سه برند فروشگاهی در حوزه محصولات خواروباری وجود دارند که با وجود آنکه فقط چهار، پنج سال از شروع فعالیت آنها میگذرد، تعداد آنها به بیش از هزارو 652 فروشگاه رسیده است.
علاوه بر این، هنگامی که به آسیبهای یک پدیده به نسبت نوین همچون توسعه فروشگاههای تخفیفی اشاره میشود، باید به مزایای آن نیز توجه کرد تا بررسی شود که مزایای آن نسبت به احتمال بروز آسیبهای ناشی از شکلگیری آن بیشتر است یا برعکس. برخی از مهمترین آثار شکلگیری فروشگاههای تخفیفی شامل ایجاد اشتغال، افزایش تولیدات داخلی، استفاده بیشتر از ظرفیت کارخانههای تولیدی، ارتقای سطح استانداردها (نسبت به بخش سنتی)، رقابتیترشدن قیمت کالاهای خواروباری (خرید بهصرفهتر)، اتخاذ روشهای خلاقانه در جهت افزایش فروش (و کاهش هزینه)، اجازه ورود برندهای نوظهور به بازار، مقابله با رفتارهای هیجانی ناشی از وجود کالاهای متنوع در ابرمارکتها، منتفیبودن گرایش به مصرفگرایی، دسترسی آسانتر به این نوع فروشگاهها (در مقایسه با فروشگاههای بزرگ) ایجاد شفافیت در کسبوکار (پرداخت مالیات به دولت و مقابله با ورود غیررسمی کالا) و در نهایت ارتقای رضایتمندی مصرفکنندگان ایرانی است.
از آنجا که آثار مثبت شکلگیری فروشگاههای تخفیفی و توسعه آنها (نسبت به ابهامات اثباتنشده فوق) بیشمار است، برنامهریزی صحیح جهت اجرای دقیق طرحهای توسعهای آنها و از آن مهمتر ارائه رهنمودهای لازم جهت ایجاد نظم و انضباط در بازار که وظیفه سازمان و مدیریت در نظام توزیع کالای کشور (اعم از بخش دولتی و خصوصی) است، از اهمیت زیادی برخوردار است. بدیهی است توسعه کمی این فروشگاهها از طریق مکانیسم بازار صورت میپذیرد و همزمان دولت باید از طریق اهرم ضوابط و استانداردها بر توسعه کیفی این فروشگاهها تأکید ویژه داشته باشد.
اهمیت توسعه فروشگاههای زنجیرهای زمانی روشنتر میشود که باید به این نکته توجه داشت که باوجود آنکه ضریب نفوذ خردهفروشی مدرن در ایران چندان بالا نیست ( 8.5 درصد در سال 1395) اما در اسناد بالادستی کشور از جمله قانون برنامه ششم توسعه کشور، مقرر شده این سهم به 20 درصد افزایش یابد. در همین راستا، رفع موانع توسعه فروشگاههای زنجیرهای اولویت دارد.
یکی از نقایص قانونی توسعه فروشگاههای زنجیرهای در ایران ابهامات ناظر بر ابلاغیه هیئت عالی نظارت است. پیشنهاد میشود به جهت بررسی بیشتر جوانب مختلف امر، موضوع تدوین نقشه راه گذار از بخش سنتی به بخش مدرن (سازمانیافته) بهعنوان یکی از اولویتهای مطالعاتی در دستور کار سیاستگذاران و متولیان شبکه توزیع کالای کشور قرار گیرد. با اجرای پژوهش پیشنهادی فوق، علاوه بر بررسی ابعاد مختلف توسعه فروشگاههای زنجیرهای در کشور و شناسایی موانع توسعه آنها، میتوان تصمیمات درستتری اتخاذ کرد.
در این ارتباط، بهطور نمونه میتوان به تهدید بازیگران فعال بازار اعم از سنتی و مدرن از محل ورود جانشینهای جدید مثل گسترش خردهفروشی برخط در سالهای اخیر اشاره کرد. هرچند باید توجه داشت که به دلیل ماهیت خاص محصولات پرگردش (فسادپذیری در برخی موارد و حساسیت بالا نسبت به آنها) هنوز هم سهم محصولات پرگردش از خردهفروشی برخط در جهان چندان بالا نیست (معادل 10 درصد). علاوه بر اینها، میتوان ارزیابی دقیقی از پیامدهای منفی توسعه فروشگاههای تخفیفی در ایران (در مقایسه با آثار مثبت آن) نیز به دست آورد. با این توصیف، میتوان احتمال آسیب به اجزای مختلف شبکه توزیع کالا اعم از تأمینکنندگان، تولیدکنندگان، بازیگران فعال در عرصه محصولات خواروباری و علاقهمندان ورود به نظام توزیع کالا در ایران را به حداقل ممکن کاهش داد.
در نهایت، در صورت اثبات آسیبهای احتمالی به برخی بازیگران، میتوان از واحدهای آسیبدیده (یا در معرض آسیب)، با اتخاذ سیاستهای مناسب در حوزههای مختلف همچون آموزش، استفاده از ابزارها و روشهای نوین، اتخاذ شیوههای خلاقانه، انعطافپذیری، بازنگری مقررات موجود، سهولتهای مالیاتی و… حمایت کرد.
مجله خبری ایکسب، بازتاب اخبار و گزارشهای صنعت و اقتصاد ایران و جهان