افراد همواره در زندگی خود سوالاتی می‌پرسند تا بدانند آیا مسیری که برای زندگی خود انتخاب کرده‌اند صحیح است یا نه.
داریوس فروکس، کار‌آفرین، نویسنده و تولید کننده‌ی پادکست است. او مطالبی درباره‌ی اینکه چگونه می‌توانید بازدهی خود را افزایش دهید و زندگی و شغل بهتری بسازید، می‌نویسد. در ادامه مقاله‌ای از او آمده است که به اهمیت سوال پرسیدن پرداخته است.
یکی از مهم‌ترین درس‌هایی که از کتاب‌ها، مصاحبه با افراد موفق و باتجربه یاد گرفته‌ام، این است که خود سوالات از جواب‌هایشان مهم‌تر هستند. جالب این است که مفهوم مورد نظر دقیقا در تقابل با درس‌هایی است که در مدرسه یاد می‌گیریم و شما بر اساس جواب‌هایتان پاداش داده می‌شوید. شما نباید بر اساس پاسخ‌های یک فرد، در مورد او قضاوت کنید. در‌عوض، این سوالات شخص است که شخصیت او را نشان می‌دهد.
یکی از دوستان من که در یکی از سازمان‌های بزرگ مشاوره‌ی مدیریت کار می‌کند. زمانی به من گفت: «کار من بی‌توجهی و نادیده گرفتن است.» در واقع او به پیتر دراکر، یکی از بزرگترین مشاوران مدیریت اشاره می‌کرد. دراکر، در این زمینه می‌گوید:
برترین نقطه قوت من به عنوان مشاور، نادیده گرفتن و پرسیدن چند سوال است.
پرسشی صحیح در زمان مناسب، می‌تواند پاسخ مد نظر را جرقه بزند و زندگی شما را تغییر دهد. من به شخصِه، این نکته را چند بار و در طی سالیان تجربه کرده‌ام.
در این راستا، عادت سوال پرسیدن از خودم را شکل داده‌ام. در این مقاله، چندین سوال در چهار زمینه را در اختیار شما قرار خواهم داد که می‌تواند همه چیز را در زندگی شما تغییر دهد.
زندگی در معنای عام
برای شروع، چند سوال بله-خیر از خودتان بپرسید تا متوجه شوید در زندگی چه حسی دارید. هر از چند گاهی، این سوالات را از خودتان بپرسید و به آن‌ها پاسخ دهید.
۱- آیا خوشحال هستم؟
۲- آیا سپاس‌گزار هستم؟
۳- آیا از شغلم راضی هستم؟
۴- آیا احساس رضایت‌مندی می‌کنم؟
۵- آیا زمان کافی روی یادگیری و تحصیلات می‌گذارم؟
دلیل مهم بودن این سوالات، این است که اگر شما به هر کدام از آن‌ها جواب نه بدهید، باید راه زندگی خود را به گونه‌ای تغییر بدهید تا مشکل را رفع کنید. به این سوالات به عنوان یک محک نگاه کنید. در جواب‌هایتان، صادق باشید.
در اغلب موارد، در زندگی شاد و سپاس‌گزار نبوده و احساس رضایت از زندگی نمی‌کنیم. اگر مشکلی در زندگی دارید، آن را پذیرفته و سپس به دنبال راهحلی برای آن باشید.
این سوالات فقط در مورد خودتان نیست. زمانی که شما شاد هستید، می‌توانید اطرافیان خود را نیز شاد کنید. به این دلیل است که من در ابتدا بر شادی خودم تمرکز می‌کنم؛ در غیر این صورت، شما نمی‌توانید خانواده، همسر و دوستانتان را شاد و مسرور کنید.
اخیرا، یکی از افراد در نظراتیش گفته بود کسانی که به فکر خود هستند، خود‌خواه هستند و نتیجه این کار، داشتن جهانی خود‌خواه است. این یک نگاه بسیار محدود و کوچک است.
زمانی که شما از خودتان مراقبت می‌کنید و سعی بر شاد بودن دارید، یک زندگی عالی خواهی داشت و نسبت به دیگران احساس حسادت نخواهید کرد. همیشه خواهید خندید و مهم‌تر از همه، فردی خواهید بود که به دیگران کمک می‌کنید. موفقیت، موفقیت می‌آورد.
شغل و حرفه
شغل، یکی از مهم‌ترین قسمت‌های زندگی است. بیشتر ساعات ما در محیط کار صرف می‌شوند و بنابراین احساس رضایت از شغل بسیار مهم است. در حقیقت، احساس رضایت و لذت از کار، مهم‌تر از عواملی مانند میزان حقوق، موقعیت، منابع، ایمنی و … است.
در ادامه، سوالاتی آمده‌اند که من همواره از خودم می‌پرسم:
۶- در حاال یادگیری چه موارد جدیدی هستم؟ این سوال، مهم‌ترین نکته در نظر من است. زمانی که یاد می گیرم، احساس می‌کنم که در حال پیشروی و پیشرفت هستم و در نتیجه، احساس لذت به من دست می‌دهد.
۷- شغل من به کجا می‌رود؟ شما باید در شغل خود چشم‌انداز داشته باشید و اگر ندارید، یکی بسازید.
۸- شغل من چقدر بامعنا و مفهوم است؟ در پایان روز، می‌خواهم حس رضایت‌مندی از کاری که انجام داده‌ام، داشته باشم.
۹- چه کاری می‌توانم انجام دهم که هم‌اکنون انجام نمی‌دهم؟ من همیشه به دنبال انجام دادن کارهای جدید در خانه و سر کار هستم و این‌گونه است که نکات جدیدی را یاد می‌گیرم.
۱۰- چگونه می‌توانم در کاری که انجام می‌دهم، پیشرفت کنم؟ زمانی که در کارتان پیشرفت می‌کنید، می‌توانید تاثیر بیشتری داشته باشید و مشکلات بزرگتری را حل کنید. این باعث می‌شود تا حس رضایت بیشتری داشته باشید. هم‌چنین حقوقتان افزایش می‌یابد!
مدیریت کسب‌و‌کار
به عنوان یک کار‌آفرین، باید از کسب‌و‌کار خود مراقبت کنم و آن را پرورش بدهم. بدون انجام این کار، حقوق و پولی نخواهد بود که بتوانم هزینه‌ی تیمم را جبران کنم. قطعا، شما می‌توانید وام بگیرید، اما همیشه باید بتوانید پول ایجاد کنید. به طور خلاصه، اگر کسب‌و‌کار شما پولی ایجاد نکند، کسب‌و‌کار نیست؛ بلکه تنها یک سرگرمی است. برای مطمئن شدن از اینکه واقعا یک گردش مالی ایجاد می‌کنید، سوالات زیر را از خود بپرسید:
۱۱- مشکلات اساسی مشتریان و کارفرمایان ما چیست؟ تنها مشکلاتی را حل می‌کنیم که بقیه مردم و کسبه دارند.
۱۲- بهترین راهحلی که مشتریان از ما می‌خواهند چیست؟ راهحلی را به بقیه بده که واقعا خواهان آن هستند.
۱۳- چگونه می‌توانیم هزینه‌هایمان را کم کنیم؟ همیشه سعی می‌کنیم کسب‌و‌کار را با هزینه‌های کم مدیریت کنیم؛ در مورد تمام موارد مذاکره می‌کنیم؛ حتی کوچکترین موارد مانند لوازم اداری. این هم برای ما و هم برای مشتریانمان خوب است.
بهره‌وری و بازدهی
تمام نکاتی که در بالا گفته شد، به نظر عالی می‌رسند؛ اما بدون اجرا و عملی کردن، هیچ فایده‌ای ندارند. در ادامه سوالاتی آمده است که نشان می‌دهد چقدر در اجرا موفق هستیم:
۱۴-هم‌اکنون، اولویت اول من چیست؟
۱۵- چگونه سریع‌تر می‌توانم اولین اولویتم را انجام دهم؟ سریع‌تر رسیدن به مفهوم عجله کردن و بی‌قراری نیست؛ بلکه یافتن راه‌های جدید برای دستیابی به نتایج مورد نظر است.
۱۶- چه مواردی را نباید انجام دهیم؟ همه‌ی ما به‌گونه‌ای زمان خود را به هدر می‌دهیم. باید فعالیت‌هایی که سبب به هدر رفتن زمانمان می‌شوند را از زندگی خود حذف کنیم.
۱۷- چه کارهایی را به عقب می‌اندازیم؟
۱۸- چه سوالاتی را از خودم نمی‌پرسم؟ موارد زیادی در جهان است که پاسخی برای آن‌ها نمی‌دانیم. بنابراین، همیشه به دنبال ناشناخته‌ها باشید و ذهن خود را باز و روشن نگه دارید.
نکته‌ای که به آن عقیده دارم، این است که زندگی با کمک به دیگران، معنای بیشتری دارد:
۱۹- امروز، چگونه می‌توانم به یک فرد کمک کنم؟
یک حرکت ساده کافی است. به خانواده خود زنگ بزنید. دوست خود را تشویق کنید. این کار را از افراد نزدیک به خود شروع کنید و سپس از آن‌ها بخواهید تا این کار‌ها را برای دیگران انجام دهند.
همه چیز با سوالات ساده شروع می‌شوند. فقط زیاد تعجب نکنید اگر چیزی را که می خواهید، به آن دست یابید؛ چون خواستن، توانستن است.
مجله خبری ایکسب، بازتاب اخبار و گزارشهای صنعت و اقتصاد ایران و جهان
