آیا ایران ثروتمند است؟

باوری دیرپا در ذهن ایرانیان نقش بسته، مبنی بر اینکه ایران کشوری ثروتمند است. پیدایش منابع نفت و بعدها گاز که ایران را تبدیل به یکی از دارندگان بزرگ ذخایر این دو ماده مهم کرد، مبنای اصلی این باور است.

این باور بیش از یک قرن است که بر روندهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه ایران سایه افکنده است. ایرانیان سال‌هاست با رؤیا و سودای ثروتمندی کشور گذران امور می‌کنند، بدون اینکه در عمل طعم ثروتمندی را بچشند و از آن لذت ببرند. هرچند این باور از نظر روانی انرژی مثبتی برای یک جامعه محسوب می‌شود، اما باید اذعان کرد وجود آن درصورتی‌که به شکل باور باقی بماند، مانند آنچه درباره ایران مصداق دارد، از یک طرف مانع بزرگی برای کار و حرکت جامعه و به معنای کامل‌تر توسعه است و از طرف دیگر، زمینه را برای سوءاستفاده از آن فراهم می‌کند. اگرچه گذشت زمان رؤیای ثروتمندی کشور را برای ایرانیان محقق نکرده، اما با وجود تغییر مبنای ثروتمندی کشورها و جوامع از منابع طبیعی و خام به منابع انسانی، سرمایه‌های اجتماعی و بهره‌مندی از علم و دانش، دل‌کندن از این باور همچنان سخت به نظر می‌رسد.

جمع ارزش مالی منابع هیدروکربوری کشور، رقمی در حدود 12 هزار میلیارد دلار است

اما واقعیت چیست؟ آیا ایران واقعا بدون درنظرگرفتن تحول در منابع ثروتمندی و صرفا با تکیه بر منابع طبیعی و آن‌هم نفت و گاز، کشوری ثروتمند است؟ ایران در حال حاضر، بزرگ‌ترین دارنده ذخایر هیدروکروبوری دنیا (مجموع ذخایر نفت و گاز) به حساب می‌آید. ایران بر اساس آمار رسمی و تأییدشده مراجع معتبر بین‌المللی، حدود 158 میلیارد بشکه نفت (9.3درصد از کل منابع نفتی دنیا) و حدود 33 هزار میلیارد مترمکعب گاز (18 درصد دنیا) در اختیار دارد.

با توجه به محدودیت توزیع منابع نفت و گاز در دنیا و انحصار این منابع در کشورهایی معدود، وجود بزرگ‌ترین ذخایر نفت و گاز در ایران در مقایسه با دیگر کشورها و اهمیت دراختیارداشتن این منابع از نظر اقتصادی و سیاسی، عامل بزرگ ثروت به شمار می‌آیند، اما واقعیت این است که توان ثروت‌آفرینی این منبع با گذشت زمان در مقایسه با دیگر منابع و به‌ویژه منابع جدید ثروت که از علم و دانش نشئت می‌گیرد، کاهش یافته است. با یک حساب ساده، ارزش کل این منابع را می‌توان تخمین زد و بعد بر اساس آن نتیجه گرفت که آیا این میزان منابع می‌تواند نشان از ثروتمندی ایران باشد یا نه؟ با درنظرگرفتن نرخ 50دلاری برای هر بشکه نفت، با فرض تولید همه منابع، ارزش کل منابع نفتی ایران در حال حاضر رقمی حدود هفت‌هزارو 900 میلیارد دلار است. ارزش منابع گازی کشور نیز بر مبنای متوسط هر مترمکعب 13 سنت، در حال حاضر و با فرض تولید همه منابع گازی، رقمی حدود چهارهزارو 290 میلیارد دلار تخمین‌ زده می‌شود؛ بنابراین جمع ارزش مالی منابع هیدروکربوری کشور، رقمی در حدود 12 هزار میلیارد دلار است.

وقتی مجموع ارزش مالی 12 هزار میلیارد دلاری نفت و گاز با تولید ناخالص داخلی برخی کشورها مانند آمریکا (18هزار میلیارد دلار)، چین (12هزار میلیارد دلار) و حتی ایران (500 میلیارد دلار) مقایسه می‌شود، رقم بالایی به نظر نمی‌رسد

 این رقم وقتی با تولید ناخالص داخلی برخی کشورها مانند آمریکا (18هزار میلیارد دلار)، چین (12هزار میلیارد دلار) و حتی ایران (500 میلیارد دلار) مقایسه می‌شود، رقم بالایی به نظر نمی‌رسد. در واقع آمریکا در یک سال، یک‌و‌نیم برابر کل ارزش ذخایر نفت و گاز ایران و چین معادل ارزش کل ذخایر نفت و گاز ایران، فعالیت اقتصادی دارند. به‌این‌ترتیب، آیا می‌توان پذیرفت ایران به لحاظ نفت و گاز کشور ثروتمندی است؟ پاسخ به‌طور طبیعی منفی است. واقعیت این است که ارزش منابع طبیعی و خام در دنیا رو به کاهش بوده و خواهد بود.

یک بشکه نفت پنج‌دلاری در سال 1870، در اصل ارزشی معادل 120 دلار کنونی داشته است. ارزش نفت 50‌دلاری فعلی نسبت به 150 سال گذشته، بیش از دو برابر کاهش یافته است. دیگر هیچ کشوری نمی‌تواند بر مبنای منابع طبیعی و ذخایر معدنی خود ادعای ثروتمندی کند. امروزه در دنیا کشورهایی وجود دارند که بدون داشتن کمترین منابع طبیعی و ذخایر معدنی، در زمره کشورهای ثروتمند دنیا قرار دارند؛ از این کشورها می‌توان به تایوان، سنگاپور و بسیاری از کشورهای پیشرفته دیگر اشاره کرد. مبنای ثروت این کشورها، نیروی انسانی متخصص و ماهر و همچنین تولید علم و فناوری است.

به فرض، اگر امکان این وجود داشت که 12‌هزار میلیارد دلار این میزان پول را یک‌جا به دست آورد و بین جمعیت کنونی ایران تقسیم کرد، سهم هر ایرانی رقمی در حدود 130 هزار دلار می شد.

به فرض، اگر امکان این وجود داشت که 12‌هزار میلیارد دلار این میزان پول را یک‌جا به دست آورد و بین جمعیت کنونی ایران (90 میلیون نفر) تقسیم کرد، سهم هر ایرانی رقمی در حدود 130 هزار دلار می‌شد. این رقم درآمد متوسط یک خانواده چهارنفره در چهار سال بر اساس معیارهای جهانی است.

در اینجا یک واقعیت مهم را نیز نباید فراموش کرد و آن اینکه درست است ارزش این منابع هیدروکربوری حدود 12 هزار میلیارد دلار است، اما این منابع اولا در یک پروسه زمانی تقریبا صدساله باید استحصال شده و به پول تبدیل شود و ثانیا، چندین نسل که جمعیتی بالغ بر 200 میلیون نفر در این پروسه زمانی است، باید از این منابع و ارزش مالی آن منتفع شوند. منابع نفت و گاز ایران اگرچه نمی‌تواند نشان بالفعل ثروتمندی کشور باشد، اما منشأ بالقوه ثروت به شمار می‌آید؛ به شرطی که نگاه مصرفی به این منابع نداشته باشیم، بلکه منابع مالی حاصل از تولید و فروش این منابع، صرف سرمایه‌گذاری برای تولید و افزایش ثروت شود.

البته پیش از آن باید فکری به حال مصرف بی‌رویه انرژی در کشور کرد که خواسته یا ناخواسته به صورت مستقیم این ثروت بالقوه را به تاراج برده است. بر اساس اعلام مقامات دست‌اندرکار، مصرف کنونی انرژی در ایران معادل 5.5 میلیون بشکه نفت است که امری بی‌سابقه در جهان محسوب می‌شود. باید اذعان کرد تولید هرچه بیشتر از منابع نفتی و گازی و فروش آن و در مقابل کسب منابع مالی در شرایط کنونی، به شرط هدایت این منابع به سوی سرمایه‌گذاری و تولید ثروت بیشتر، امری عقلانی و اقتصادی است. دلیل این مهم نیز چنانچه در سطور گذشته اشاره شد، کاهش تدریجی ارزش انرژی‌های فسیلی در گذر زمان است.

بنابراین هرچه سریع‌تر و بیشتر این منابع استخراج شده و تبدیل به پول شود، به نفع کشور است. اقدام عقلانی دیگر در این زمینه که به ثروت‌آفرینی منابع نفت و گاز کمک بیشتری می‌کند، تبدیل منابع خام به فراورده و فروش آن است. ارزش واقعی یک بشکه نفت خام با قیمت 50 دلار، ارزشی معادل حداقل صد دلار است. در واقع به‌کارگیری فناوری و تکنولوژی برای تبدیل نفت خام به انواع فراورده، ارزش افزوده‌ای معادل قیمت نفت خام ایجاد می‌کند که قدرت ثروت‌آفرینی آن چه‌بسا بیشتر از نفت خام است. بنابراین در درجه اول، اقتصاد کشوری مانند ایران باید از تمرکز بر نفت و گاز به‌عنوان منابع اصلی ثروت دست برداشته و در تدارک ایجاد زمینه‌های واقعی ثروت‌آفرینی بر مبنای بهره‌گیری از توانمندی‌ها و ظرفیت‌های نیروی انسانی و تولید علم و تکنولوژی برآید، در درجه دوم دولتمردان و سپس مردم باید باور ثروتمندبودن بر‌اساس منابع نفت و گاز را فراموش کرده و با نگاهی جدید به این منابع، به فکر ثروت‌آفرینی از منابع نفت و گاز باشند. فرصت بهره‌گیری از منافع نفت وگاز برای تولید ثروت نیز محدود است.

این منابع نمی‌توانند ارزشی ثابت و پایدار در آینده داشته باشند. بنابراین باید نگاه سنتی به این منابع و چگونگی بهره‌گیری از آنها در تولید ثروت و در نهایت ایجاد رفاه، از بین رفته و نگاهی جدید و اقتصادی بر آن حاکم شود. منابع بی‌بدیل نفت و گاز باید پشتوانه‌ای برای حرکت اقتصاد کشور به سمت تولید ثروت بر مبنای علم و دانش باشند. در اصل محور اصلی تولید ثروت، علم و دانش است که منابع نفت و گاز این محور را حمایت می‌کنند.

توسطعليرضا سلطانی / کارشناس اقتصاد انرژی
منبعروزنامه شرق
مطلب قبلیردپای برخی سلبریتی‌ها و مسئولان در پرونده ثامن‌الحجج
مطلب بعدیبا اجرای قوانین و ثبات در تصمیم‌گیری امکان توسعه را فراهم کنیم

یک دیدگاه

دیدگاه شما

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید