پرویز غیاثالدین دبیر سندیکای شرکتهای تولیدکننده برق
بازگشت دوباره خاموشی آن هم در روزهای سرد سال که قطعا تولیدکنندگان برق ظرفیتهای خالی و بلااستفاده قابل توجهی دارند، مسالهای است که باید به شکلی عمیق و گسترده مورد بررسی قرار گیرد. در حقیقت این روزها مساله تولید برق از دو سو مورد سوال واقع شده است. اول اینکه در شرایطی که ایران ظرفیت تولید ۶۰ هزار مگاوات برق را دارد، دلیل بروز خاموشیهای اخیر چیست؟ دوم آنکه با وجود دسترسی به یکی از عظیمترین منابع گازی دنیا، چرا چند نیروگاه ناگزیر به مازوتسوزی هستند؟
درباره وقوع خاموشیهای اخیر پیش از هر چیز ذکر این نکته ضروری است که صنعت برق ایران که تابستان سالجاری را تقریبا بدون خاموشی پشتسر گذاشت، برای تامین برق در زمستان آن هم در شرایطی که ۲۵ تا ۳۰ هزار مگاوات ظرفیت بیکار دارد، دچار هیچ مساله خاصی نیست. در حقیقت حتی اگر شائبه افزایش استخراج رمز ارز هم صحت داشته باشد، تولیدکنندگان برق کشور قادر به تامین این میزان افزایش مصرف بهویژه در طول زمستان هستند.
کشور برای تامین برق در زمستان آن هم در شرایطی که ۲۵ تا ۳۰ هزار مگاوات ظرفیت بیکار دارد، دچار هیچ مساله خاصی نیست
نکته اینجاست که کاهش میزان تولید برق معلول هر علتی که هست، بدون تردید ناشی از عدم توانایی نیروگاهها برای تولید برق مورد نیاز کشور نیست. کاهش عرضه گاز به نیروگاهها بهدلیل آغاز فصل سرما و افزایش مصرف گاز، مهمترین دلایل کاهش تولید است.
خاموشیهای اخیر دو پیام روشن برای دولت و ساختار حکمرانی اقتصادی دارد. اول اینکه افت سرمایهگذاریها در حوزه تولید برق، بالاخره خود را نشان میدهد. خاموشیهای زمستان بهدلیل افزایش مصرف گاز و خاموشیهای تابستان ناشی از افزایش مصرف برق به درستی نشان میدهند که ما نیازمند سرمایهگذاریهای هدفمند برای تولید برق هستیم.
دومین پیام اما مربوط به مصرفکنندگان است. ما هنوز هم بهدلیل عرضه برق و گاز ارزان قیمت نتوانسته ایم فرهنگ صحیح مصرف را برای مردم نهادینه کنیم. یارانه چند هزار میلیارد تومانی قیمت این دو حامل مهم انرژی، نه تنها آسیبهای جبران ناپذیری به پیکره این دو صنعت وارد میکند، بلکه مردم را به نوعی پرمصرفی غیرمنطقی عادت میدهد. درست بهدلیل همین یارانه بزرگ، صنعت برق سالهاست دچار ناترازی غیرقابل جبرانی در حوزه نقدینگی است. این عدم توازن عملا تولیدکنندگان برق را هم با چالشهای جدی مواجه کرده است که عدم حل آنها در طول سالهای آینده ممکن است به ایجاد بحران تازهای در کشور منجر شود.
البته بهجز خاموشیها، مساله افزایش آلایندهها و طرح مساله مازوت سوزی نیروگاهها هم یکی دیگر از موضوعات مطروحه در چند هفته اخیر بوده است. با وجود آنکه اظهارنظرهای گستردهای در این خصوص مطرح شده و کارشناسان عوامل متعددی را در افزایش آلایندهها در روزهای سرد سال معرفی میکنند، اما بهنظر میرسد موضوع مازوتسوزی نیروگاهها یکی از محورهای اصلی این اظهارنظرهاست.
شاید مهمترین عامل مقصر جلوه دادن نیروگاهها در استفاده از مازوت، اول عدم شفافیت وزارت نفت در میزان گاز عرضه شده به نیروگاهها در فصول مختلف و میزان کاهش آن در روزهای سرد سال و همچنین سکوت وزارت نیرو در مشخص کردن تعداد نیروگاههایی است که مازوت را جایگزین سوخت فسیلی میکنند. در حقیقت پیش از هر چیز وزارت نیرو باید روشن کند که چند نیروگاه در کدام استانها و به چه دلایلی از مازوت استفاده کردهاند.
اما در نیروگاههای غیردولتی که اعضای سندیکای شرکتهای تولیدکننده برق و تامینکننده بیش از 55 درصد برق مصرفی کشور هستند، با اطمینان باید گفت که هیچ یک از نیروگاههای سیکل ترکیبی یا گازی، حتی در صورت کمبود سوخت هم به دلایل فنی به سادگی قادر به استفاده و جایگزینی مازوت نیستند. در مورد نیروگاهی مانند نیروگاه منتظر قائم هم که عضو سندیکاست، این نکته قابل ذکر است که مخزن مازوت این نیروگاه سالهاست توسط دادستانی پلمب شده و غیرقابل استفاده است.
واقعیت این است که با نگاهی منطقی و کارشناسانه درخواهیم یافت که سهم نیروگاهها در آلودگی هوای کلانشهرها نسبت به آلایندههای ناشی از خودروها و وسائط نقلیه و حتی مصارف خانگی گاز، بسیار اندک و قابل چشمپوشی است. نکته اینجاست که عدم شفافیت سازمانهای ذیربط از جمله وزارتخانههای نفت و نیرو و همچنین سازمان حفاظت محیطزیست در مورد سهم آلایندگی هر یک از این بخشها، عملا نیروگاهها را برای دفاع در مقابل هجمه تبلیغاتی ایجاد شده، خلعسلاح کرده است.
فراموش نکنیم که رسالت نیروگاهها، تبدیل سوختهای فسیلی و گاز به انرژی الکتریکی بهعنوان یک انرژی پاک است. تولیدکنندگان برق در این مسیر از همان سوختی استفاده میکنند که وزارت نفت در اختیار آنها قرار داده است. نکته بسیار کلیدی این است که سوخت عرضه شده به نیروگاهها تقریبا رایگان بوده و تغییر نوع آن و استفاده از سوخت ارزانتر عملا هیچ بهره اقتصادی برای نیروگاهها نخواهد داشت. بنابراین آنها متکی به سیاستهای عرضه سوخت از سوی وزارت نفت هستند که عمدتا در ماههای سرد سال بهدلیل افزایش مصارف خانگی گاز، بر کاهش عرضه گاز به نیروگاهها متمرکز میشود.
تولید مازاد مازوت و کاهش میزان صادرات و مصرف داخلی آن، شاید یکی از دلایل عرضه این سوخت به تعدادی از نیروگاهها باشد، اما واقعیت این است که درحالحاضر تعداد محدودی از نیروگاههای کشور قابلیت و اجازه استفاده و جایگزینی مازوت را دارند. بهعنوان مثال در شهر تهران که این روزها در اوج آلودگی هوا قرار دارد، بهجز نیروگاههای سیکل ترکیبی و نیروگاه گازی ری که امکان استفاده از مازوت را ندارند، نیروگاههای دیگری نظیر بعثت، طرشت و شهریار هستند که هیچکدام از مازوت استفاده نمیکنند.
واقعیت این است که بروز خاموشی و افزایش آلایندهها در کلان شهرها مشکلاتی هستند که نمیتوان ریشه آنها را در یک صنعت یا بخش خاص جستوجو کرد. خاموشیهای اخیر شاید بیش از هر چیز ناشی از نبود یک سیستم یکپارچه مدیریتی در حوزه انرژی کشور است و حل آن نیازمند ایجاد شفافیت در ساختار صنایع برق و گاز است. بدون این شفافیت، ریشهیابی علت خاموشیها و آلودگیهای اخیر امکانپذیر نیست.
مجله خبری ایکسب، بازتاب اخبار و گزارشهای صنعت و اقتصاد ایران و جهان