ولي خليلي/ آينده نگر
ماشین خیابان های یکی از شهرک های صنعتی بین تهران و شهریار را یکی پس از دیگری پشت سر می گذارد و هر چه بیشتر از در ورودی دور می شود و به مرکز و خیابان های منتهی به آن می رسد فضا در سکوت بیشتری فرو می رود، برعکس انتظار صدای چندانی از کارخانه ها و واحدهای تولیدی به گوش نمی رسد و در خیابان های پهن و بلند واحدهای زیادی را می توان دید که قفل های متعددی روی در ورودیشان جا خوش کرده است و حتی آثار زنگار و زنگ زدی از عدم مراجعه چندین ماهه هم در سطح برخی از آن ها نقش بسته است.
وینستون چرچیل میگوید: «موفقیت عبارت است از رفتن از شکستی به شکست دیگر بدون از دست دادن اشتیاق.» آلبرت اینشتین گفته: «در بطن هر دشواری فرصتی نهفته است.» و اين جمله: «اجازه ندهید مشکلاتتان شما را هل بدهند، بگذارید رویاهایتان شما را هدایت کنند.» که از آنِ رالف والدو امرسون، فيلسوف و نويسنده امريكايي است؛ اما كاركرد اين جملات زيبا چيست؟ واقعا چقدر در لحظهاي كه شكست را با تمام وجودتان تجربه ميكنيد ميتوانيد به اين سخنان منتسب به افراد مشهور و موفق ايمان داشته باشيد؟ آيا وقتي كارخانه يا شركتتان در حال تعديل نيرو و يا تعطيل شدن است ميتوانيد اين جمله را باور كنيد: «نگاه به گذشته را متوقف کنید! وقتی گذشته به شما تلفن میکند هرگز گوشی را برندارید! هیچ چیز جدیدی برای گفتن ندارد.» و…
مخاطب اين جملات ميتواند کارخانهدار و تولیدکنندهای باشد که نقدینگی ندارد، قسطهای بانکیاش چندین ماه است عقب افتاده، مواد اولیهاش در گمرک خاک میخورد و هر روز با بخشنامهای جدید روبهرو است، فردي كه با ارز 4200 تومانی ثبت سفارش کرده و حالا دولت به او گفته باید مابهالتفاوت آن را پرداخت کند تا جنس و ماشینآلاتش را وارد کند، کسی که جمعبندی همه چیزهایی که در سرش میگذرد این است: «نیروها را تعدیل کن»، «کارخانه را ببند»، «اعلام ورشكستگي كن» و «آگهی فروش بده»؛ آيا براي او خواندن اين جملات و ديدن فيلمهاي اميدبخش ميتواند درمان دردهايش باشد يا اينكه بايد تصميم سخت را بگيرد و دست به عمل بزند؟ اين روزها تعداد زيادي از توليدكنندگان در شرايط بسيار سخت كارشان را پيش ميبرند و بايد تصميم بگيرند…
—-
«كارخانه لبنيات فعال با 20 سال سابقه و تجهيزات كامل و 20 هزار متر وسعت به فروش ميرسد، تلفن…»، «جاده قديم ساوه، روبهروي شهرك صنعتي پرندك؛ كارخانه 6000 متر مربع زمين، 1000 متر سالن، زير قيمت، فوري، تلفن…»، «شركت توليدي ميلگرد و سيم جوش (در حال كار) فروش، تلفن…»، «خاوران، شهرك صنعتي جنتآباد، 1300 متر زمين، 520 متر سوله، فوري فروشي، تلفن…»، «كارخانه فعال مواد غذايي در زمينه توليد انواع ژله، باسلق، راحتي، سوهان، كافي ميكس، لواشك و… واقع در شهرك صنعتي نظرآباد كرج به فروش ميرسد. تلفن…»
و… اينها تنها تعداد انگشتشماري از كارخانهها و واحدهاي توليدي است كه آگهيهاي فروششان در روزنامهها و سايتهاي مختلف منتشر شده و خود حديث مفصلي است از شرايطي كه هماكنون بر وضعيت توليد و صنعت به خصوص در صنايع خرد حاكم شده، كارگاهها و كارخانههايي كه همچون دانههاي دومينو پشت سر هم آهسته و پيوسته در حال فرو افتادن هستند.
مدير شركتي كه پاسخ آگهي فروش كارخانه لبنيات را ميدهد در توضيح درباره شرايط كارخانه ميگويد: «اين كارخانه از هر نظر كامل است، خطوط مختلف توليد انواع محصولات لبني از ماست و شير گرفته تا انواع پنير را دارد و حتي وسعت سولهها و مساحت مجموعه به گونهاي است كه امكان توسعه كار وجود دارد و به راحتي ميتوان خطوط توليد انواع آبميوه را هم راهاندازي كرد.»
او ادامه ميدهد: «مدير مجموعه قصد مهاجرت دارد و همه اعضای خانوادهاش در خارج از كشور زندگي ميكنند و او هم ميخواهد برود وگرنه به جرئت ميگويم بعد از كاله اين كارخانه ظرفيت بالايي براي تبديل شدن به يك مجموعه نامي را در كشور دارد. شما در نظر بگيرید در همين شرايطي كه بيشتر كارخانهها از لحاظ آب در مضيقه هستند ما اينجا هيچ مشكلي نداريم تا حدي كه در آبي كه از تصفيهخانه به دست ميآيد، ماهي پرورش ميدهيم.» اما قيمت اين كارخانه چند است؟ مردي كه تلفن را پاسخ ميدهد در جواب اين سوال ميگويد: «اگر شرايط خاصي پيش نميآمد و قصد فروش فوري وجود نداشت ارزش واقعي اين كارخانه 70 ميليارد تومان بود ولي الان باتوجه به اين شرايط صاحب كارخانه قيمت 30 ميليارد تومان را در نظر گرفته است، البته اين قيمت با وام بانكي مجموعه خواهد بود و خيالتان هم نسبت به كارگراني كه مشغول به كار هستند راحت باشد زيرا در حال حاضر 45 نفر بيشتر نيستند كه با همه آنها هم خودشان تسويه حساب ميكنند.»
همچنين مدير يك كارخانه توليد مواد غذايي كه مجموعهاش را به قيمت 5 ميليارد تومان براي فروش گذاشته است، مهمترين مشكلش را «نبود نقدينگي» اعلام ميكند و ميگويد: «مجموعه ما 2800 متر زمين با دو سوله و سالن 600 متري دارد و خطوط توليد كافي ميكس و توليد لواشكمان تازه استارت خوردهاند و تماماتوماتيك هستند، در خطوط توليد سوهان، باسلق و راحتي هم از استادكاران قديمي استفاده ميكنيم براي همين سرمايهگذاريای كه انجام ميدهيم تضمينشده است. من و پدرم اگر شريكمان مهاجرت نكرده بود و مشكل نقدينگي نداشتيم اصلا به فكر فروش مجموعه نميافتاديم. حتي همين حالا هم كلي مشتري داريم كه دائم سفارش ميدهند ولي ما توان توليد و تهيه مواد اوليه را نداريم. شرايطمان به شكلي نيست كه بتوانيم چند تن شكر و… را بخريم و در انبار بگذاريم و از پس سفارشها بربياييم به همين خاطر مجبور هستيم كارخانه را واگذار كنيم.» او كه با كليه كارگران مجموعه تسويه حساب كرده و مجموعهاش هماكنون تعطيل شده است، ميگويد: «ما مشتريهاي زيادي از فروشگاههاي زنجيرهاي داشتيم و 140 نفر در اين مجموعه كار ميكردند. خيلي راحت ميتوانيد توليداتتان را به عراق و افغانستان هم صادر كنيد. حتي بستهبنديها و كارتنها هم در انبار هست و فقط كافي است كارگراني استخدام كنيد و كليد خط توليد را روشن كنيد. اصلا من خودم حاضرم مشتري برايتان بياورم.»
شهرك صنعتي و سوت و کوری
ماشین خیابان های یکی از شهرک های صنعتی بین تهران و شهریار را یکی پس از دیگری پشت سر می گذارد و هر چه بیشتر از در ورودی دور می شود و به مرکز و خیابان های منتهی به آن می رسد فضا در سکوت بیشتری فرو می رود، برعکس انتظار صدای چندانی از کارخانه ها و واحدهای تولیدی به گوش نمی رسد و در خیابان های پهن و بلند واحدهای زیادی را می توان دید که قفل های متعددی روی در ورودیشان جا خوش کرده است و حتی آثار زنگار و زنگ زدی از عدم مراجعه چندین ماهه هم در سطح برخی از آن ها نقش بسته است. کارخانه هایی که برخی از آن ها شیشه هایشان شکسته و دیوارهای بلندشان رنگ و رو رفته شده است. وقتی دور تا دور دیوار یکی از کارخانه ها و سوله های تعطیل شده قدم می زنید، چیزی که بیشتر از همه حس می کنید فضای وهم آلود و بهتی ویژه همراه تاریکی و انرژی منفی است که فضا را احاطه کرده است. به این فکر می کنید که سوله هایی که روزی پر از کارگران بود و انواع صدای دستگاه ها و خطوط تولید در آن به آسمان می رفت حالا در سکوتی خفه کننده، گم شده است و کسی هم نیست که ناله هایش را پاسخ دهد جز زوه های گاه و بی گاه سگ های ولگرد یا غیر ولگردی که صدایش از پشت دیوارها به گوش می رسد. در این بین از روی برخی دیوارها حتی سوله هایی را در میان کارخانه ها می توانید تماشا کنید که نیمه ساخته رها شده اند و قامت فلزیشان جوان مرگ رها شده است و کارفرمایی که زمانی امید به راه اندازی واحدی تولیدی و یا توسعه کارش داشته اند حالا اعطای این کار را به لقایش ببخشیده و همه چیز را نیمه کاره رها کرده است.
علاوه بر این ها روی در ورودی و یا تابلوی برخی از کارخانه ها هم می توان پارچه نوشته هایی را دید که از فروش کارخانه و یا مصادره واحد تولیدی به دلیل عدم پرداخت قسط های تسهیلات بانکی و مزایده آن خبر می دهد. البته چندی پیش «صادق نجفی» معاون وزیر صنعت معدن و تجارت و مدیر عامل سازمان صنایع کوچک و شهرک های صنعتی اعلام کرد طبق مصوبه هیات دولت هیچ بانک و اداره خدمات رسان دولتی حق تعطیلی حتی یک واحد صنعتی را درقبال بدهی بانکی، دارائی، مالیات و حق بیمه ندارد و در صورت بروز با متخلفان برخورد می شود. اما این مصوبه هیات دولت نه تنها اجرا نمی شود که بسیاری از بانک ها بعد از ناامیدی از وصول مطالباتشان اقدام به برگزاری مزایده برای فروش کارخانه ها و تجهیزات آن می کنند و می توان در سایت ها و روزنامه ها آگهی هایشان را دید. برای مثال یکی از بانک های دولتی مهم دو ماه پیش دراستان های مختلف اقدام به انتشار چندین آگهی مزایده کرده بود:« مزایده فروش املاک مازاد بر نیاز خود در 14 ردیف با کاربری زمین و کارخانه، مبلغ خرید اسناد 200 هزار ریال که باید به شماره حساب ….. واریز شود. سپرده شرکت در مناقصه 5 درصد قیمت پایه به شماره حساب….» « مزایده فروش تجهیزات کارخانه … تولید شیر شامل: مخزن، دستگاه بطری شوی با تابلو برق، دستگاه پر کن و… با برآورد یک میلیارد و 150 میلیون تومان…»، « مزایده فروش املاک و مستغلات بانک در 8 ردیف با شرح زمین، کارخانه، ماشین آلات، ملک تجاری و…» و…
در این میان بررسی هایی که توسط سازمان شهرک های صنعتی انجام شده هم به خوبی نشان می دهد که روزگار واحدهای تولیدی کوچک و متوسط و کارخانه ها روشن نیست و چرخ تولید بسیاری از واحدهای صنعتی یا نمی چرخد و یا اینکه بسیار کند، می گردد. طبق تحقیقی که از سوی مسئولان معاونت شهرک های صنعتی وزارت صنعت، معدن و تجارت انجام شده است از بین 33 هزار و12واحد تولیدی در این شهرک ها در کشور و نواحی فعال؛ 7 هزار و 875 واحد تولیدی به دلایل مختلف غیرفعال و تعطیل شده اند. همچنین از مجموع واحدهای فعال 11 هزار و 807 واحد معادل ۳۵.۷ درصد با کمتر از ۵۰ درصد ظرفیت و ۱۴ هزار و 55 واحد معادل ۴۲.۵ درصد با ظرفیتی بین ۵۰ تا ۷۰ درصد و تنها ۷ هزار و 140 واحد معادل ۲۱.۸ درصد با بیش از ۷۰ درصد مشغول فعالیت هستند. جمع بندی این آمارها نشان می دهد که هم اکنون 50 درصد واحدهای صنعتی مستقر در شهرک های صنعتی تعطیل و یا با ظرفیت کمتر از 50درصد فعالیت می کنند. البته تعطیلی و تعدیل نیرو در ماه های گذشته تنها دامن واحدهای کوچک و متوسط را نگرفته است بلکه بسیاری از مجموعه های بزرگ هم با همین مشکلات رو به رو هستند برای نمونه شرکت دی جی کالا به عنوان یکی از بزرگ ترین استارت آپ های کشور ماه گذشته اعلام کرد که 170 نفر از نیروهایش را تعدیل می کند و یا اینکه در دو سال گذشته کارخانه های بزرگی همچون سیمان ایلام، ارج، آزمایش، پارس الکتریک، کاشی ایرانا، ماشینسازی تبریز، دوچرخه سازی ایساک، قند ورامین و… تعطیل شده اند.
آمارهای سازمان شهرک های صنعتی نشان می دهد بالغ بر 796 شهرک و ناحیه صنعتی در کشور وجود دارد و تعداد 73 هزار و 47 قرارداد واگذاری با متقاضیان در 33 هزار و 893 هکتار زمین بسته شده و 41 هزار و 736 فقره قرارداد به مرحله بهره برداری رسیده است که زمینه اشتغال 830 هزار نفر را فراهم ساخته، اشتغالی که البته در ماه های گذشته بسیاری از آن تبدیل به کار پاره وقت و یا بیکاری شده است.
تعطیلی هر واحد تولیدی علاوه بر زیان های مالی بسیار برای کارآفرمایان بیشترین آسیب خود در را به شکل بیکاری نشان می دهد؛ کافی است سری به یکی از دفاتر وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بزنید تا با افرادی بسیاری رو به رو شوید که به تازگی بیکار شده اند و برای پیگیری حق و حقوقشان از جمله گرفتن بیمه بیکاری مراجعه کرده اند.
طبق اعلام سازمان تامین اجتماعی هم اکنون 220 هزار نفر در کشور بیمه بیکاری دریافت می کنند. کمی پایین تر از میدان ولی عصر در قلب پایتخت و در کوچه ولدی ساختمان آجری قرار دارد که دفتر یکی از مراکز کاریابی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است. دفتری که افراد با مراجعه به آن علاوه بر اعلام بیکاری و تقاضا برای دریافت بیمه بیکاری، باید فرم های کاریابی را هم پر کنند. در داخل سالن حدود 10 نفر در انتظار نوبت نشسته اند. 3 زن و 7 مرد که همگی در ماه های گذشته بیکار شده اند و حالا با برگه تعدیل نیرو آمده اند تا برای چند ماه هم که شده حقوق بیکاری بگیرند تا شغلی جدید پیدا کنند.
مرد میان سال به متصدی که پشت کامپیوترش نشسته می گوید 22 سال است در یکی از شرکت های مشهور صنایع غذایی کار می کند ولی شرکتشان 100 نفری را تعدیل کرده است و او یکی از آن هاست. زن جوانی که در کنار باجه ایستاده با شنیدن این حرف ها به فکر فرو می رود و می گوید همه شرکت ها وضعیت مشابهی دارند و او هم که 8 سال است با فوق لیسانس در یکی از شرکت های مهندسی مهم مشغول به کار است به دلیل نبود پروژه و نقدینگی تعدیل شده است. مرد متصدی با شنیدن این حرف ها به مرد میانسال و دختر جوان کارت یکی از کافی نت های نزدیک را می دهد و می گوید برای اسکن مدارک و بارگذاری آن ها باید به آدرس مراجعه کنند. کافی نتی که در زیر زمین پاساژ ایرانیان جای گرفته و در آن یکی از کارمندان به دلیل مراجعات زیاد مسئول رسیدگی به همین پرونده ها شده است.
دختر جوانی که می گوید روزانه ( بین ساعت 8 تا 3 ) بیش 50 پرونده برای افرادی که بیکار شده اند، تشکیل می دهد. مرد میان سالی که روی صندلی کافی نت نشسته و کلافه از انتظار است و هر چند دقیقه یک بار طول و عرض کافی نت را چندباری طی می کند و دوباره می نشیند، می گوید:« هنوز به زن و بچه ام نگفته ام که بیکار شده ام، 15 سال است در دفتر مرکزی یک کارخانه سیمان کار می کردم تا اینکه از اول امسال اعلام کردند فروش و تولید کاهش پیدا کرده و باید تعدیل نیرو کنیم و در نهایت هم 100 نفر را در کارخانه و دفتر مرکزی اخراج کردند. دو هفته ای هست که بیکارام ولی هنوز به زن و بچه هایم چیزی نگفته ام، مثل قبل هر روز صبح زود از خانه بیرون می آیم و در پارک و خیابان ها می چرخم تا عصر شود و به خانه برگردم، چند جایی هم برای کار رفته ام ولی کار نیست یا اگر هم هست بیگاری است با ماهی یک میلیون و 200 هزار تومان بدون بیمه و ناهار و….» او با حالتی نیمه بغض می گوید:« مانده ام با خرج 3 بچه، اجاره یک میلیون 500 هزار تومانی خانه و هزینه های دیگر چه کنم؟»

مجله خبری ایکسب، بازتاب اخبار و گزارشهای صنعت و اقتصاد ایران و جهان