هفتهنامه اکونومیست از سال 2013 تاکنون، پایان هر سال، کشوری را به عنوان کشور برگزیده یا برتر در آن سال انتخاب میکند و دلایل این انتخاب را میگوید. امسال نیز کشور برگزیده سال 2017 را انتخاب کرده؛ این کشور کجاست؟
اکونومیست از سال 2013 تاکنون هر کریسمس «کشور سال» را انتخاب میکند. مللی که شیطنت کردهاند یا به عبارتی آشوب به پا کردهاند واجد شرایط لازم برای بررسی و انتخاب شدن نیستند. اهمیتی هم ندارد که چقدر مردم دنیا را میترسانند یا آنها را تهدید میکنند، اکونومیست به آنها بهایی نمیدهد و آنها را واجد شرایط لازم برای انتخاب شدن نمیداند. (پس، ببخشید کرهشمالی!) جدا از آن، قرار نیست به کشورهایی که با زور اقتصادی یا به خاطر پهنه جغرافیاییِ خود موفق به نفوذ در سرتاسر دنیا شدهاند نیز بهای زیادی بدهیم، وگرنه که چین و امریکا شکستناپذیر بودند و هر سال باید یکی از آنها را انتخاب میکردیم. آنچه ما در اکونومیست به دنبالش هستیم، کشوری با هر اندازه جغرافیایی است که موفق شده در 12ماه گذشته خیرهکنندهترین تغییرات را در خود ایجاد کند یا به عبارتی در دنیا به شکلی درخشان ظاهر شدهاست.
البته ما هم دچار اشتباه میشویم. در سال 2015 کشور میانمار را انتخاب کردیم. دلیل انتخاب میانمار در آن سال نیز این بود که مردم میانمار موفق شدهاند از یک «دیکتاتوریِ شیادانه» به سوی «چیزی شبیه به دموکراسی» حرکت کنند. اما حالا میبینیم که رفتار آنها با اقلیتِ مسلمان در روهینگیا کاملاً برخلاف کرامت انسانی بوده؛ اما به هر حال نمیتوانستیم آن زمان پیشبینی کنیم که چه اتفاقات بدی ممکن است رخ بدهد. امسال وقتی بیش از 600هزار نفر از روهینگیا گریختند و خانه و کاشانه خود را در روستا رها کردند تا ارتش برمه به آنها تجاوز نکند یا آنها را سلاخی نکند.
تصمیم گرفتیم سری به کشور همسایه بزنیم: بنگلادش. در واقع بنگلادش کشوری بود که بسیاری از این افراد را در سال 2017 به خاک خود راه میداد. اما این تنها بخشِ خوبِ ماجرا نیست، بنگلادش در سالی که گذشت، سریعترین رشد اقتصادی را تجربه کرده و خودش را از سقوط به دره فقر نجات دادهاست. اما دو مسئله وجود دارد که مانع برنده شدنِ بنگلادش میشود. اگر آزادیخواهانِ مدنی در این کشور سرکوب نشده بودند و داعشیها موفق به ترساندنِ مردم در دلِ این کشور نشدهبودند، بنگلادش حتماً برنده امسال بود.
نامزدِ بعدی، آرژانتین است. مائوریسیو ماکری رئیسجمهوریِ این کشور پس از سالها پوپولیسمِ افراطی که خاندانِ کرچنر بر این کشور حاکم کردهبودند، اقدام به اصلاحات دشواری کرده تا بتواند دوباره هشیاریِ مالی را به کشورش بازگرداند. حزب آقای ماکری در ماه اکتبر موفق شد بیشترین سهم را در انتخابات به دست بیاورد و در نتیجه نشان داد که مردم آرژانتین دیگر فریبِ آمارهای ساختگی و وعده پول را نمیخورند. هرچند یک سلسله اعتراضات از ماه دسامبر به راه افتاده اما همین هم پیشرفت بسیار خوبی به شمار میآید.
در پایانِ لیستِ کوتاه خود به کرهجنوبی و فرانسه رسیدیم. کرهجنوبی یک سال کاملاً متفاوت و فوقالعاده را تجربه کردهاست. همسایه شمالیاش با موشکپرانیهای خود تهدیدی برای این کشور به شمار میآمد اما آنها با صبر و مدارا از کنار این قضیه عبور کردند. این جریانی کاملاً نو نیست، کرهشمالی بارها تلاش کرده به کرهجنوبی آسیب برساند. امسال تنشها با جنجالِ میانِ دونالد ترامپ رئیسجمهوریِ امریکا و کیم جونگ اون رئیسجمهوریِ کرهشمالی به اوج رسیدهبود؛ یک طرف لقب مردِ موشکها را گرفتهبود و طرفِ دیگر بیمارِ ذهنی. همه اینها برای کرهجنوبی یک بحران بود که موفق شد از کنار آن بدون حاشیه عبور کند.
اعتراضات گسترده منجر به استیضاح پارک گئونهی رئیسجمهوریِ کرهجنوبی شد. او اکنون در زندان در انتظار مجازاتش است. جانشین او نیز مون جا- این است که ترامپ تاکنون چند باری از او درخواست کرده دوباره برای توافق تجاری با یکدیگر مذاکره کنند ولی او با متانت و ادب این مذاکره را به تعویق انداختهاست. در واقع میتوان گفت کرهجنوبی قدمهای بزرگی برای پاکسازیِ سیاسی و اقتصادی برداشته و از تنشهای سیاسی نیز به خوبی عبور کردهاست.
*بُنژو!
هیچ سالی برای آنها مثل امسال نبود! فرانسه در سال 2017 کاملاً متفاوت از انتظارات ظاهر شد. امانوئل مکرون به عنوان کسی که در گذشته یک بانکدار جوان بود و بدون هیچ پشتوانه حزبی از نوعِ احزابِ سنتی، به میدان آمد و به عنوان رئیسجمهوری پیروز میدان شد. حزب تازهتأسیسِ او با عنوان «آن مارش» به موفقیتهای سیاسیِ بزرگی دست پیدا کرد و رقبای باتجربه خود را شکست داد.
این جریان به قدری جالب و خیرهکننده بود که امید را در دل خیلیها نشاند. آقای مکرون کارزاری در فرانسه به راه انداخت تا راهها به روی مردم، کالاها، ایدهها و بسیاری از چیزهای مهم باز شود. تغییرات اجتماعیِ بزرگ از راه رسید. شش ماه بعد از ریاستجمهوریِ او، اصلاحات کاملاً محسوس است. از مبارزه با فساد گرفته تا اصلاح قوانین کار؛ همهچیز در حال انجام است.
برخی منتقدان البته مکرون را دست انداختهاند. آنها معتقدند که مکرون میتوانست اصلاحاتی بیش از این به راه بیندازد که قطعاً درست هم هست. اما شاید آنها فراموش کردهاند پیش از به قدرت رسیدنِ مکرون، فرانسه در وضعیتی پیچیده قرار داشت که حتی از سایه خودش هم میترسید. جنبش مکرون در حقیقت رژیم باستانی را در فرانسه کنار زد و مقابل کسانی مانند مارین لوپن ایستاد. این انتخابات سیاسی در حقیقت مبارزه میان ذهنهای باز و ذهنهای بسته بود. مردم فرانسه در این تقابل پیروز شدند و به همین خاطر کشورشان به عنوان کشور سال انتخاب میشود.
مجله خبری ایکسب، بازتاب اخبار و گزارشهای صنعت و اقتصاد ایران و جهان