با تک تک اعضای گروه صحبت کنید و نکته هایی که گفتند را به خاطر بسپارید
آگاهی از شرایط شرکت بسیار اهمیت دارد. زمانی می توانید از شرکت خود باخبر و آگاه باشید که با اعضای گروه کارکنان گفت وگو کنید. بسیاری از بحران ها با انجام چند کار ساده و کوچک در شرکت، در نطفه خفه می شود.
در نشست هایی که با کارکنان برگزار می کنید یا حتی تماس تصویری، از تک تک اعضا پرسش های مشخص و مستقیم بپرسید و پاسخ آن ها را بنویسید. به آن ها وقت بدهید تا درباره چیزهایی که به عنوان چالش در کسب وکار شناسایی می کنند، صحبت کنند.
نکته برداری از صحبت های آن ها نشان دهنده تعهد شماست و اینکه واقعا به حرف آن ها گوش می دهید. از آن ها بخواهید درباره چیزی که ممکن است شما نظری درباره آن داشته باشید، از شما بپرسند. هر زمان که گفت وگوی شما با آنها به پایان نزدیک شد، بپرسید چطور می توانیم درباره نکاتی که الان درباره اش حرف زدیم کار کنیم و در روز دیگری بیشتر صحبت کنیم؟
این به هر دوی شما کمک می کند شفافیت و تعهد بیشتری برای حل مشکلات از خود نشان دهید و همینطور توان دیگران را برای پایان دادن به مشکلاتی که به تنهایی قادر به حل آن نیستید، افزایش دهید.
در دوره بحران جلسه های بیشتری با کارکنان خود برگزار کنید
زمانی که سایه بحران بر کسب وکار سنگینی می کند، برای برگزاری جلسه های بیشتر با کارکنان خود برنامه ریزی کنید. حتی اگر امکان جمع کردن همه کارکنان وجود ندارد، از هر بخش یک نماینده را به جلسه ها دعوت کنید.
این جلسه ها به شما کمک می کند اهداف کوتاه مدت و بلندمدت را به افراد و بخش های شرکت یادآوری کنید و رفتار مسئولانه تری از کارکنان خود را در ادامه ببینید.
از یک خط ارتباطی استفاده کنید
من از طرفداران سرسخت «خط ارتباطی اختصاصی» در سازمان ها هستم. به نظر من هر سازمانی باید از یک مسیر مشخص با سهامداران، تامین کنندگان، مشتریان، بانک ها و مطبوعات ارتباط برقرار کند. این یعنی، یک نفر و تنها یک نفر باید به عنوان نقطه تماس و ارتباط همه بخش ها، تامین کننده ها، مشتری ها و رسانه ها شناخته شود.
داشتن یک خط ارتباطی اختصاصی باعث می شود کارکنان به اهمیت نقش خود در شرکت پی ببرند و سطح درگیری آن ها با مسائل شرکت افزایش پیدا می کند. زمانی که یک کانال مشخص برای ارتباطات خارجی شرکت ها وجود داشته باشد، هیچ اختلاطی در ارسال پیام به خارج از شرکت ایجاد نمی شود و همه چیز هماهنگ پیش می رود.
اگر قرار به فداکاری است، چه کسی نخستین فداکار است؟
رکودهای غیرقابل پیش بینی و کاهش نقدینگی در گردش، از مشکلاتی است که بارها شرکت ها را درگیر می کند و حل آن به فداکاری نیاز دارد. موسسان استارت آپ ها باید در زمان بروز این شرایط از کارکنان خود انتظار فدارکاری دارند. به طور معمول، مردم باید برای تصمیم گیری در این باره آزاد باشند.
زمان بحران، زمان خوبی برای شناختن طرز فکر گروه است و اینکه چه کسی حاضر است در شرایط بحران با کمترین فشار به شما کمک کند؟ گاهی پیش می آید که کارکنان شرکت و حتی هم گروهی ها حاضر به فداکاری نباشند. در این شرایط، موسس استارت آپ باید به عنوان نمونه وارد میدان شده و دست به فداکاری بزند.
انتظارات را مدیریت کنید
زیاده روی در ارتباطات، از پراکندن اطلاعات غلط بهتر است. استارت آپ شما باید از بازار سریع تر عمل کند. به روز کردن سهامداران و مشتریان با داشتن برنامه ای با جزییات عملیاتی و تعهد به انجام آن تا جای ممکن، از مهم ترین کارهایی است که باید انجام شود. ارتباطات در همه سطوح نقش مهمی در برنامه ریزی و تنظیم و اجرای یک استراتژی در بحران دارد.
بحران ها هرچقدر آثار مخربی داشته باشند، استارت آپ ها را مجبور به آرایش دوباره و بهبود وضعیت خود می کنند. هرچه موسسات استارت آپ ها این نکته ها را بیشتر تمرین کنند، قدرت آن ها در رویارویی با بحران ها بیشتر می شود.
مجله خبری ایکسب، بازتاب اخبار و گزارشهای صنعت و اقتصاد ایران و جهان