اهمیت چین بعنوان یکی از اقتصادهای پیشرو در جهان بر کسی پوشیده نیست. در طی سه دهه اخیر، اقتصاد این کشور رشد شتابانی به خود گرفته و شرکتهای بزرگ این کشور همپای رقبای بین المللی خود، نقشی مهم در مناسبات اقتصادی دنیا دارند. بر اساس گزارش سازمان تجارت جهانی، کشور چین اکنون به حضور شرکتهای این کشور در بازارجهانی بیش از گذشته اهمیت می دهد و در این مسیر از روندهای جاری در تجارت بین الملل حداکثر استفاده را می برد.
حال که مسئولیت اجتماعی شرکتی، عاملی تعیین کننده در رشد و توسعه فعالیت شرکتها در دنیا است، چینی ها از این موضوع مهم به نفع خود استفاده می کنند و تلاش می کنند تا در این مسیر از یک کشور پیرو به کشوری پیشرو در عرصه جهانی تبدیل شوند.این موضوع برای دولتمردان و شرکتهای ایرانی از آن جهت اهمیت بیشتری پیدا میکند که با مطالعه اقتصاد روبه رشد کشور چین از راز و رمز این کشور در مسیر موفقیت، واقف شوند و سیستهایی نظیر توجه به مسئولیت اجتماعی شرکتی، را در سرلوحه برنامههای خود قرار دهند.
آنچه در ادامه میخوانید، گزارش سازمان تجارت جهانی از رویکرد چین به موضوع مسئولیت اجتماعی شرکتها است که در 15 سال اخیر به آن توجه ویژه ای شده است:
امروزه ما در مورد معاملات ادغام و تملیک(M&A)، سرازیر شدن پول و سرمایه گذاری چینی ها به بازارهای مختلف و حتی وام های چینی برای نجات اقتصاد برخی از کشورها، مطالب زیادی می شنویم.
پوشش خبری گردشگران و نخبگان چینی که به خارج از کشورشان هجوم می آروند و پول زیادی را صرف خرید املاک و مستغلات و کالاهای لوکس می کنند، جهان را به این فکر می اندازد که آیا چین واقعاً آنقدر ثروتمند است؟ پاسخ کوتاه این است، بله – برخی از شرکت ها و شهروندان چینی توانسته اند از حرکت چشمگیر توسعه کشور و مازاد تجاری برای جمع آوری دارایی های مالی فوق العاده، استفاده کنند.
هنگامی که به لیست 500 شرکت برتر مجله فورچون در سال 2014 نگاه می کنید، 95 شرکت از این لیست شرکتهای چینی هستند، جهشی بزرگ که از 9 شرکت در سال 2000، رشد چشمگیری را نشان می دهد. علاوه بر این، شرکتهای دولتی چین نظیر ساینوپک، سی ان پی سی و استیتگرید، در میان 10 شرکت برتر فورچون قرار دارند. بنابراین شرکت های چینی در حال ثروتمند شدن هستند. اما آیا آنها در واقع در سطح جهانی رقابت می کنند؟ این سوال شاید هنگام ارزیابی قدرت نسبی شرکتهای چینی در یک اقتصاد بینالمللی که به طور فزاینده ای جهانی شده، سوال مهمتری باشد.
بطور همزمان که فروش و دارایی های مالی شرکت های چینی در دهه گذشته به رشد خود ادامه داده اند، کانون توجه شرکتهای چینی به مقوله ای به نام مسئولیت اجتماعی سوق پیدا کرده است. بر این اساس شرکت های پیشرو در چین مجبور شده اند که تغییرات اساسی در تفکر استراتژیک خود ایجاد کنند.
این رویکرد که سازمانها صرفاً به عنوان سودآورترین در کشور شان باشند، مدتهاست سپری شده است. امروزه، شرکت های برجسته چینی به دنبال تبدیل شدن به برخی از معتبرترین و برجسته ترین مارک های جهان هستند و مسئولیت اجتماعی شرکتی CSR را به عنوان بخشی مهم از تحولات خود در نظر می گیرند. برخی از مدیران شرکتهای چینی در مصاحبه با مطبوعات می گویند که قرار گرفتن در لیست شرکتهای برتر برای حفظ رقابت در بازارهای جهانی کافی نیست و شرکت ها باید به ویژه در حوزهCSR ، به اهداف والای خود دست یابند.
“مجوز فعالیت اجتماعی” در معرض تهدید
CSRبه طور گسترده ای به عنوان راهی برای کمک به شرکتها در کار با مسئولیت پذیری و به روشی پایدار از نظر محیط زیست دیده می شود. عملکرد مثبت در این زمینه ها در ازای حمایت از مصرف کننده و جامعه محلی یا “مجوز اجتماعی” ، به عنوان یک قرارداد غیررسمی بین شرکت ها و سهامداران محلی تلقی می شود. به عنوان مثال ، موضوعی که اخیراً مورد توجه عموم چینی ها قرار گرفته؛ ایمنی محصول، به ویژه در حوزه غذا و دارو است. این موضوع بحث های داغ داخلی را ایجاد کرده و شرکت ها از سال 2003 با واکنش جدی مصرفکنندگان داخلی روبرو شده اند.
اخیراً ، یک مستند مشهور در مورد آلودگی هوا با نام، “زیر گنبد” – که به عنوان نسخه چینی “یک حقیقت ناخوشایند” شناخته می شود – بحث در مورد نجات چین از فاجعه زیست محیطی را در میان صدها میلیون نفر ایجاد کرده است. این بحث ها بیشتر شرکت ها را در مورد عدم مسئولیت آنها در برابر تأثیرات اجتماعی به چالش کشیده است، که بازتاب فصل جدیدی از گفتمان عمومی چین است.
شرکتهای چینی علاوه بر نگاهشان به بازار داخلی، انتظار دارند که در سطح جهانی گسترش پیدا کنند. با حضور فزاینده و نفوذ شرکت های چینی در خارج از کشور ، کشورهای میزبان به طور فزاینده ای از شرکت های چینی انتظار دارند که به اهداف توسعه پایدار،کمک کنند و فقط به فکر سود بردن از سرمایه گذاری روی پروژه ها به ویژه پروژه های استخراج منابع زیر زمینی نباشند. به عنوان مثال، علی رغم اینکه چین بزرگترین سرمایه گذار در آفریقا نیست، اما سرمایه گذارهای چینی، اغلب مورد انتقاد قرار می گیرند و پروژه های آنها به عنوان نوعی استعمار جدید برچسب گذاری می شوند.
در پاسخ به این تصویر منفی و قطع ارتباط با جوامع محلی، برخی از شرکت های برجسته – از جمله ساینواستیل، ساینوپک ،مین متالز و سی ان پی سی – با انتشار گزارش های CSR ، شروع به نمایش سرمایه گذاری و تأثیرات اجتماعی خود در آفریقا کرده اند.
افزایش مصرف کنندگان و سرمایه گذاران مسئولیت پذیر در کشور چین و جهان ، گسترش رسانه های اجتماعی و بازار جهانی که به طور فزاینده ای به سمت رقابتی شدن رفته، می توانند به عنوان عوامل اصلی توجه چین به مسئولیت اجتماعی شرکتی (( CSR تلقی شوند.
فراتر از نیکوکاری
در بیشتر موارد، از CSR به عنوان نیکوکاری شرکتی تعبیر می شود;که این البته خاص شرکتهای چینی نیست. بسیاری از نمونه های منتشر شده در گزارش های CSR یا نمونه هایی که در سخنرانی ها و کنفرانس های مسئولیت اجتماعی(CSR)ارائه می شوند؛ مربوط به کمک های مالی یک شرکت به یک برنامه خیریه یا مشارکت در اقداماتی نظیر امدادرسانی به بلایا است. این اقدامات بدون شک در کمک به موارد اضطراری و یاری به نیازمندان اهمیت بسیار زیادی دارند، اما ویژگی اصلی CSR چگونگی صرف پول نیست، بلکه چگونگی کسب درآمد به شیوه ای پایدار و مسئولانه است.
CSR از طریق احترام و حمایت از حقوق انسانها، حفاظت از رفاه کارگران و جوامع، در سیاست ها و اقدامات شرکت ها گنجانده شده است.
نظارت بر محیط زیست و از بین بردن فساد از طریق حاکمیت خوب از اصول اساسی مسئولیت اجتماعی است. برای شرکت ها مهم است که مسائل زیست محیطی ، اجتماعی و حکمرانی را در تجارت اصلی و فرایندهای تصمیم گیری خود ادغام کنند. این موضواعات بسیار فراتر از انطباق قانونی و نیکوکاری است.
در گذشته ، بسیاری از شرکت های چینی هنگام فعالیت در خارج از کشور ،اغلب به دلیل موانع زبانی و فرهنگی در انزوا کار می کردند. علاوه بر این ، آنها معمولاً به شدت به شیوه های موجود تجاری پایبند بودند و آنها را به عنوان رمز موفقیت خود در نظر می گرفتند. اما به سرعت آشکار شد که شرکت های برآمده از بازارهای نوظهور نظیر چین، مجبور به تلاش برای ایجاد یک سیستم گفتگوی چند جانبه مناسب و قوی و اطمینان از برقراری ارتباط به موقع با جوامعی هستند، که بطور مستقیم تحت تأثیر فعالیت های آنهاست
برخی از این شرکتها، با فهم این مطلب، شروع به تغییر شیوه های کاری خود کردند و نه تنها بر ایجاد روابط دولت خود با کشور میزبان ، بلکه مهمتر از همه، در ایجاد اعتماد و روابط طولانی مدت با ساکنان محلی، سازمان های غیردولتی و سایر ذینفعان تلاش کردند. این روش و نگاه از پایین به بالا، نه تنها خطرات را به حداقل میرساند، بلکه به اطمینان از اجرای آسان تر فعالیتها، پس از تأمین حمایت لازم از جوامع محلی، کمک می کند.
این امر همچنین به ایجاد یک اتحاد استراتژیک برای پیشبرد پایداری و رفاه کسب و کار برای کل جامعه کمک می کند. این دلگرم کننده است که طی سالهای گذشته، تعداد فزاینده ای از شرکت های چینی رویه های خود را تغییر داده و به طور فعالانه ای از ارتباطات دوسویه استفاده می کنند تا به نگرانی های سهامداران پاسخ دهند. تعدادی از شرکت های چینی، یک روز را برای بازدید عموم از شرکتشان(Open public day) در نظر گرفته اند تا به ذینفعان و عموم مردم اجازه دهد از این شرکتها بازدید کنند و نگرانی ها و پیشنهادات خود را در مورد عملکرد آنها بیان کنند.
در فعالیتهای خارج از کشور ، تعداد فزاینده ای از استخدام های محلی و فرصت های آموزشی بیشتر – به جای آوردن مستقیم کارکنان از چین – به روند جاری شرکتها تبدیل شده است. فرهنگ شفاف در شرکت های چینی شروع به شکل گیری کرده است و این موضوع باعث شده تا مسئولیت اجتماعی به عنون بخش مهمی از شرکتهای این کشور تبدیل شود. این موضع به ویژه از آن جهت اهمیت دارد که این شرکتها بخواهند در خارج از چین فعالیت کنند.
حمایت دولت
مفهوم CSR، به خوبی توسط دولت چین پشتیبانی شده است. نقطه عطف این موضوع در ژانویه 2006 اتفاق افتاد. در آغازین روز سال، دولت چین قانون اصلاح شده شرکتها را منتشر کرد که در آن مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکتی(CSR) بطور رسمی در آن گنجانده شده بود.
در همان سال ، اولین گزارش مسئولیت اجتماعی شرکتی توسط یکی از شرکتهای دولتی این کشور منتشر شد. از یک سو، دولت چین از طرفداران جدی دخالت شرکت های چینی(عمدتاً دولتی) در پیشبرد CSR برای ایجاد ادغام هماهنگ گسترده تر در بازار جهانی بود و از سوی دیگر نیز می خواست تعریف و دستورالعمل CSR خود را ایجاد کند که در آن وضعیت اقتصادی و فرهنگ تجاری منحصر به فرد این کشور در آن گنجانده شده است.
علاوه بر گنجاندن مفهوم CSR در قانون شرکت های چینی و قانون قرارداد کار (لازم الاجرا از 1 ژانویه 2008) ، کمیسیون نظارت و مدیریت دارایی های دولتی (SASAC) با انتشار یک بخشنامه، دستورالعمل مهمی را به شرکتهای دولتی اعلام کرد که بطور مستقیم تحت نظارت دولت مرکزی در زمینه انجام مسئولیتهای اجتماعی شرکتها مدیریت می شوند.
این بخشنامه بالاترین اولویت کمیسیون نظارت و اداره دارایی های دولتی SASAC در آن سال بود که منعکس کننده تقاضای به سرعت در حال رشد جامعه است. در سال 2009، این کمیسیون دستور داد تا تمامی شرکتهای دولتی، سازوکار CSR را در ساختارهای حاکمیتی خود ایجاد کنند.
SASAC علاوه بر ابلاغ این سیاست، دستور داد که کلیه شرکت های تحت نظارت دولت ،اولین گزارش CSR خود را تا پایان سال 2012 منتشر کنند. این سیاست و جنبش بعدی ایجاد شده منجر به انتشار بیش از 1600 گزارش پایداری توسط شرکتهای چینی شد. نیمی از این گزارش ها مربوط به شرکتهای دولتی بود که نشان دهنده جهش قابل توجهی در مقایسه با 22 گزارش CSR از چین بین 1999 و 2005 است.
امروزه ، SASAC در حال بررسی چگونگی ساخت یک سیستم داخلی برای ارزیابی عملکرد CSR شرکت های عضو خود است. این ساختار شامل موارد متعددی نظیر ،چگونگی تأثیر فعالیت یک شرکت بر محیط زیست، با اعطای پاداش به رهبران ارشد آنها است و مشوق هایی را برای گام بعدی برای ایجاد انگیزه و افزایش پایداری شرکت ها و رقابت جهانی تعیین می کند.
مانند بسیاری از همتایان غربی خود ، شرکت های چینی با فشارهای مختلف جامعه و بازار روبرو شده اند و این موضوع باعث توجه آنها به مفهوم CSR شده است. با این حال، شاید بیشتر از رقبا، بسیاری از شرکت های چینی آینده خود را به طور جدایی ناپذیری با عملکرد CSR در نظر میگیرند و شروع به مشاهده آن به عنوان یک مزیت رقابتی بالقوه کرده اند.
چین آموخته است که مسئولیت اجتماعی شرکتی( CSR)، در فضای اقتصادی و سیاسی فعلی، به این کشور کمک می کند تا به یک رهبر تبدیل شود و نه یک پیرو.
ترجمه : پایگاه مسئولیت اجتماعی شرکتها/سیدمهدی آقایی
مجله خبری ایکسب، انتشار اخبار و رویدادهای اقتصاد و صنعت ایران و جهان، معرفی کارآفرینان و فرصتهای کسب و کار