عوارض منفی دورکاری در دوران کرونا

نگاه نشریه آتلانتیک به سویه منفی کار از خانه

برای داشتن شغل بدون محل کار، باید دفتر کار را در ذهنتان بنا کنید. ساختار، عادات روزمره، تمرکز، روابط اجتماعی، شبکه‌سازی، کاهش استرس، به وجود آوردن تمامی اینها کاملا بسته به خود شما است. شما که تنها در یکی از اتاق‌هایخانه یا روی مبل نشسته‌اید و در میان کار باید هر لحظه مواظب حیوان خانگی و یا کودکتان باشید. اگر قهوه ته گرفت غیر از خودتان کسی نیست که ملامتش کنید.

پاندمی از چین شروع شد اما سهمگین‏ترین ضربه‌اش را در آمریکا فرود آورد. از اوایل بهار تا به حال این کشور بیشتر و بیشترگرفتار ویروس شد و حالا مدت‌ها است که در صدر فهرست مبتلایان و شمار قربانیان کووید 19 قرار دارد. در این میان البته به نظر می‌رسد که اقتصاد قدرتمند و زیرساخت‌های قوی‏تر اینترنتی اجازه داده است که بسیاری از شرکت‏های آمریکایی همچنان دورکاری کارمندانشان را تمدید کنند.

کارمندان بسیاری در این کشور هستند که در ماه‌های گذشته همچنان در شکلی از قرنطینه کاری قرار دارند و از خانه کار می‌کنند. همین سبب شده تا تجربه آمریکا در به آزمون گذاشتن ایده کار از منزل تجربه‌ای استثنایی باشد. هر از گاهی متخصصان به سویه‌های مثبت و منفی این مدل از کار اشاره می‌کنند.

این بار آماندا مول، نویسنده نشریه آتلانتیک از تجربه شخصی خودش از دورکاری و حالا نظر متخصصان در مورد این تجربه جمعی می‌نویسد؛ در مورد ضربه‌هایی که در تماس انسانی نبودن با همکاران به افراد وارد می‌شود. این مطلب برگرفته از این گزارش است.

برای داشتن شغل بدون محل کار، باید دفتر کار را در ذهنتان بنا کنید. ساختار، عادات روزمره، تمرکز، روابط اجتماعی، شبکه‌سازی، کاهش استرس، به وجود آوردن تمامی اینها کاملا بسته به خود شما است. شما که تنها در یکی از اتاق‌هایخانه یا روی مبل نشسته‌اید و در میان کار باید هر لحظه مواظب حیوان خانگی و یا کودکتان باشید. اگر قهوه ته گرفت غیر از خودتان کسی نیست که ملامتش کنید.

 یک تجربه شخصی

اولین باری که من با چنین سازوکاری شروع به کار کردم سال 2009 بود. 9 ماه پس از فارغ‌التحصیلی از کالج بود و تا همان‏جای کار هم به خاطر مشکلاتی که وال استریت در اقتصاد آمریکا به وجود آورده بود، از کاری که داشتم تعدیل شده بودم. زنی که او را تنها از طریق یک آگهی اینترنتی می‌شناختم مرا استخدام کرد تا پست‌های وبلاگی برای سایت مد و لباسش بنویسم. یک شانس شغلی که در عرض 6 هفته من را تبدیل به موجودی شب‌زنده‌دار کرد.

زندگی‌ام مثل نوجوان‌های 13 ساله در تعطیلات تابستانی شده بود: بدون والدینو بدون ساعت خواب مشخص. دو سال طول کشید تا همکارانم را حضوری ملاقات کنم و اغلب در مورد اینکه یک نفر باشد که با او ناهار بخورم یا لااقل در راه دستشویی با کسی خوش و بش کنم، رویابافی می‌کردم. فکر می‌کردم، یعنی می‌شود باز هم برای کار لباس بپوشم؟ هیچ وقت فکر نمی‌کردم دلم برای 45 دقیقه رانندگی برای رسیدن به دفتر و نشستن پشت یک میز تنگ بشود.

اول گمان می‌کردم که این نحوه کار کردن به زودی همگانی می‌شود و بنابراین بهتر است که همه با هم شروع به ساختن دفترهای کار شخصی خودمان کنیم. یکی از تحلیل‏گران رویترز پیش‌بینی کرده بود: «جلوی این اتفاق را نمی‌توان گرفت. نیروی کاری که موتور محرک کسب‌وکارهای کوچک آینده است احتمالا همان کسانی هستند که از خانه کار می‌کنند.»

قیمت لپ‏تاپ در حال افت بود و کارفرمایان بیشتری آنها را برای کارمندانشان تهیه می‌کردند. گوشی‌های هوشمند سر از جیب تمامی مردم درمی­آوردند. اسکایپ کارش گرفته بود و پیشروی حوزه ویدئو چت شده بود و همکاران در چت جی میل برای هم جوک می‏فرستادند. رکود بزرگ اقتصادی، نحوه محاسبه فعالیت شرکت‌ها را تغییر داده بود و انتظار می‌رفت که دفاتر کار به زودی منسوخ شوند.

اما این اتفاق نیفتاد. در واقع چیزی خلاف آن رخ داد: فضاهای کاری مشترک برای کسانی که دفاتر کار سنتی نداشتند از راه رسیدند و این مفهوم میلیون‌ها دلار سرمایه به خود جذب کرد. سال 2018 من عاقبت یک کار معمولی گرفتم. گاهی با همکاران تازه‌ام ناهار می‌خوردم، یک بطری آب آن‏چنانی برای میز کارم خریدم. بعد از چند ماه ارتباط با دیگران جذابیت‌های پادکست را درک کردم.

 یک تجربه جمعی

حالا یک پاندمیِ قرنی یک بار آن آینده رهاشده را دوباره احیا کرد. من دوباره (همراه با میلیون‏ها آمریکایی دیگر) به مبل خانه‌ام بازگشته‌ام. به محض اینکه در بهار همه ما خانه‌نشین شدیم، پیش‏بینی یک دهه قبل ناگهان دوباره جان گرفت: اگر شیوع کووید 19 یک چیز را ثابت کرده باشد، این است که کارمندان می‌توانند بدون حضور فیزیکی در محل کار هم مولد باشند. پس چرا از شر اجاره‌های سنگین دفاتر کار خلاص نشویم و همه را از دور هم جمع شدن راحت نکنیم؟ اما هر قدر که مردم وقت بیشتری را بر روی اصلاح جدول‌های اکسل کردند و هرقدر بیشتر پشت میز آشپزخانه کنفرانس ویدئویی برگزار کردند، آشکارتر شد که کارکنان به دور از محل کار، چیزی فراتر از دفترشان را از دست می‌دهند.

کتی پدیتو، روانشناس طراحی فضا در آکادمی نیروی هوایی می‌گوید:«مطالعات بسیاری هستند که مزایای دورکاری را نشان می‌دهند اما اغلب این مطالعات شامل مصاحبه و پرسشنامه از کسانی می‌شود که بنا بر میل خود دورکاری می‌کنند.» کارکنانی که به انعطاف‌پذیری در برنامه کاری روزمره‌شان ارج می‌گذارند بهترین گزینه‌ها برای کار از خانه هستند،

کسانی که خط و مرزهای دقیق و روشن میان کار حرفه‌ای و زندگی شخصی‌شان را می‌پسندند، چندان مناسب دور کاری نیستند

کسانی که خط و مرزهای دقیق و روشن میان کار حرفه‌ای و زندگی شخصی‌شان را می‌پسندند، چندان مناسب این نوع کار نیستند. جایگاه حرفه‌ای هم اهمیت بسیاری دارد. افرادی که همین حالا هم شبکه‌ اجتماعی و حرفه‌ای قدرتمندی ساخته‌اند شاید از ارتباطات چهره به چهره در دفتر کار رنج نبرند اما برای آنهایی که سعی می‌کنند چنین روابطی را به دست آورند، دورکاری می‌تواند حکم بیگانه‌سازی‌شان را داشته باشد.

برخلاف پارانویای مدیریتی، اغلب آدم­ها می‌خواهند که در کارشان خوب باشند. برای رسیدن به این منظور، خیلی‌ها به حمایت، همکاری و دوستی با همکارانشان نیاز دارند که به دست آوردنش از طریق آنلاین بسیار سخت‌تر است. پدیتو می‌گوید: «به جز اعضای خانواده، همکاران افراد تبدیل به بهترین شانس آنها برای داشتن روابط اجتماعی می‌شوند. اینکه با از دست دادن این موقعیت چه اتفاقی می‌افتد یکی از بزرگ‏ترین نگرانی‌های من است.»

دستاوردهای اجتماعی رفتن به محل کار تنها در حاضر شدن در پروژه مشترک خلاصه نمی‌شود، بسیاری از این موارد حاصل فضاهای فیزیکی مواجهه آدم‌ها با هم هستند. اتاق استراحت، آبدارخانه‌ها و حتی رفت‌وآمد در راهروها به خلق موقعیتی کمک می‌کنند که متخصصان به آن دردسر کارآمد (functional inconvenience) می‌گویند.

پیتر برگ، مدیر دانشکده منابع انسانی و روابط کار در دانشگاه ایالتی میشیگان می‌گوید: «ما ارتباطات بین قسمتی داریم که به خاطر عبور و مرور افراد در راه پله‌ها یا استفاده از سرویس بهداشتی در طبقه دیگر رخ می‌دهد. عبور از این مکان‌ها که کمی هم دردسر (به خاطر جابه‌جایی بیشتر از نیاز) به همراه دارد برای برقراری ارتباط بسیار مهم است.»

ایده این نوع طراحی محل کار این است که افراد وقتی منتظر آسانسور هستند و یا دارند دست‏هایشان را می‌شویند به ناچار با همکارانشان هم‌صحبت می‌شوند، از مدل موی جدید هم تعریف می‌کنند، حال بچه‌های هم را می‎پرسند. به مروز زمان این برخوردهای کوتاه حسی از تعلق و دلگرمی به وجود می­آورد که سبب می‌شود این زمان قابل توجهی از زندگی که در محل کار می‌گذرد اندکی دلپذیرتر شود.

پدیتو می‌گوید: «با کسانی صحبت می‌کنید که در هفته‌های اول دورکاری بسیار هیجان‌زده بودند.» در کنار سایر مزایا، چه کسی هست که دلش نخواهد از زیر نگاه مستقیم مسئول بخش دربرود؟ اما حالا تعداد قابل توجهی از مشتاقان اولیه دارند دیوانه می‌شوند؛ هیچ چشم‌انداز اطمینان‌بخشی نیست و بدتر اینکه وقتی دارید اسپاگتی شب قبل را در ماکروفر گرم می‌کنید، کسی نیست که به اندازه همان 90 ثانیه با او خوش و بش کنید.

برگ می‌گوید که زنان (در تمامی گروه‌های سنی) به صورت خاص از عواقب ارتباطات دور یعنی ترفیع کمتر و رشد حقوقی آهسته‌تر صدمه می‌خورند. کارفرمایان همین حالا هم مایل به این نتیجه‌گیری هستند که زنان، به خصوص مادران، کمتر از همکاران مردشان برای کار وقت می‌گذارند، حالا هرقدر هم که این زنان تلاش کنند. حالا اگر همین زنان بخواهند اجازه در خانه ماندن بگیرند و از آن «ملاقات‌های حضوری» که بسیاری از روسا به صورت غیرمنطقی به آن ارج می‌گذارند، چشم بپوشند، ممکن است این ایده را تقویت کند که زنان در خانه روی مبل لم می‌دهند و پاپ کورن می‌خورند و تلویزیون می‌بینند.

کارفرمایان خوب می‌توانند این سوگیری‌ها را در محاسبات کاری خود در نظر بگیرند و دست‌کم به لحاظ نظری، کارمندان می‌توانند همکاران خود را ساماندهی کنند و باهم مدیریت را به سمت شرایط بهتری مانند انعطاف مرخصی برای والدین و شفاف شدن دستمزد سوق دهند. اما این تلاش‌ها مانند شکل دادن اتحادیه، وقتی آدم‌ها نمی‌توانند رودررو ملاقات کنند بسیار دشوارتر است.

در مجموع این ممکن است بزرگ‏ترین مشکل کار از خانه باشد. محیط‌های کار مجموعه‌ای از اکوسیستم‌های اجتماعی هستند؛ درست مثل هر جایی که انسان در آن زندگی می‎کند و غیرمتمرکز کردن آنها می‌تواند نقاط مثبتشان را که موجب رضایت خاطر می‌شود از میان ببرد: آن ارتباط چشمی آشنا با یک همکار وقتی می‌شنوید که سرانجام تغییری که منتظرش بودید صورت می‌گیرد،

کش دادن ساعت ناهار به همراه همکار میز بغلی چون رئیستان تمام روز در جلسه است، ارائه در مقابل هم‌گروهی‌هایتان و تماشای اینکه از سوی آنها تشویق می‌شوید و البته پی بردن به اینکه روی چه کسی می‌توانید حساب کنید و روی چه کسی نه. پدیتو می‌گوید: «در حال حاضر اینها را نمی‌توانید از خلال جلسات آنلاین داشته باشید.» البته در خانه احتمالا قهوه بهتری گیرتان می‌آید. 

منبعاتاق بازرگانی و صنایع معادن تهران
مطلب قبلیمحمد اعتماد ، بنیانگذار پوشاک ماکسیم
مطلب بعدیبازاریابی محتوایی چیست؟ هر آنچه که باید بدانید

دیدگاه شما

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید