انتظار میرود امسال سرمایههای بیشتری در صنعت نفت موجود باشد ولی نحوه تخصیص این سرمایهها اهمیت زیادی دارد. اگر سرمایهگذاری به درستی تخصیص یابد و حوزههای نفتی که نیازمند سرمایه هستند بتوانند از این سرمایه استفاده کنند و بهرهوری فعالیت در حوزهها ارتقا یابد، میتوان منتظر اوجگیری صنعت نفت ماند.
با پایان سال ۲۰۱۸ میلادی شمار زیادی از مراکز مطالعاتی در دنیا اقدام به پیشبینیهایی در مورد آینده بازارهای مختلف کردهاند. پیشبینیهایی که برای ارائه آنها فاکتورهای مختلفی در نظر گرفته شده است و بازارهای دیگر هم مورد توجه قرار گرفتهاند. یکی از بازارهایی که گمانهزنیهای زیادی در مورد آن شده است بازار نفت است. بازاری بسیار مهم هم از نظر اقتصادی و هم از نظر استراتژیک که تحولات آن روی بازارهای دیگر اثرگذار است. مطالعات نشان داده است تغییر در بازار نفت میتواند روی اقتصاد دنیا هم تاثیر داشته باشد و تعاملات سیاسی کشورها را هم تغییر دهد بنابراین پیشبینی در مورد این بازار برای فعالان اقتصادی اهمیت بسیار زیادی دارد. در سالهای اخیر مطالعات بیشتر در مورد پیشبینی آینده قیمت نفت در بازار بود ولی اخیرا وضعیت تغییر کرده است. با افزایش قیمت نفت و احتمال تثبیت نسبی قیمت در سطح کنونی صحبت در مورد میزان سرمایهگذاری در بازار نفت به خصوص در بحش اکتشاف است. بازاری که در سالهای اخیر چندان رونقی نداشته است و امید میرود از سال جاری به تدریج با رشد همراه باشد.
بیزینس مانیتور در گزارش اخیر خود در مورد فعالیتهای اکتشافی نفت در سال ۲۰۱۹ پیشبینیهایی ارائه داد و نوشت: امسال باید منتظر افزایش سطح سرمایهگذاری در بخش اکتشاف نفت باشیم زیرا از سال ۲۰۱۴ تاکنون عملا سرمایهگذاری در این بازار تعطیل شده بود و دوباره با تثبیت نسبی اوضاع اقتصادی دنیا، خارج شدن از رکود و تثبیت قیمت نفت در سطح مناسب سرمایهگذاری در پروژههای اکتشافی از سر گرفته میشود.
متن کامل گزارش بیزنس مانیتور را در ادامه می خوانید :
انتظار میرود در سال ۲۰۱۹ سطح فعالیتهای اکتشافی در دنیا و میزان سرمایهگذاری در این بخش نسبت به سال ۲۰۱۸ افزایش یاید. دلیل این مسئله را میتوان قیمت نسبتا بالای نفت در سال ۲۰۱۸ و پیشبینی تداوم همین وضعیت در سال ۲۰۱۹ دانست که باعث شده است تا شرکتهای نفتی با منابع مالی بیشتری روبهرو باشند و این منابع را در بخش اکتشافات سرمایهگذاری کنند.
بعد از سقوط قیمت نفت در سال ۲۰۱۴، فعالیتهای اکتشافی در بسیاری از کشورهای دنیا عملا تعطیل شده بود زیرا در قیمت بسیار پایین سال ۲۰۱۴ دیگر شرکتها پولی برای سرمایهگذاری در این بخش نداشتند. در ضمن فعالیتهای اکتشافی نفت را میتوان دیربازدهترین و پرهزینهترین بخش از فعالیت صنعت نفت دانست زیرا ممکن است سالها در یک منطقه مطالعه شود ولی نتیجه مطلوبی حاصل نشود. به تعبیر بهتر یا حوزه کشفشده بسیار کوچک باشد یا اینکه اصلا در منطقه حوزه نفتی قابل توجهی شناسایی نشود.
خلاصه اینکه بعد از سال ۲۰۱۴، شرکتها بیشتر روی حفظ منابع مالی خود سرمایهگذاری کردند، آنها از طریق کاهش هزینههای خود تلاش کردند تا ریسک فعالیتهای اقتصادی شرکت را به حداقل برسانند و در بخشهایی سرمایهگذاری کردند که به حصول درآمد از آن بخش اطمینان داشتند. ولی هماکنون نشانههایی از بازگشت سرمایهگذاری در بخش اکتشاف دیده میشود. طبق گزارشها در فصل سوم سال ۲۰۱۸ میزان سرمایهگذاری در بخش اکتشاف نفت در دنیا به بالاترین میزان از بعد از افت قیمت نفت در سال ۲۰۱۴ تاکنون رسیده است و با توجه به روند افزایشی این سرمایهگذاری از سال ۲۰۱۷ تاکنون، میتوان انتظار داشت در سال بعد هم شاهد همین وضعیت باشیم.
با وجود اینکه تمایل برای سرمایهگذاری در بخش اکتشاف نفت در حال افزایش است ولی هنوز سرمایهگذاری در کل صنعت نفت به میزان مورد نیاز نرسیده است
حوزههای نفتی نیازمند سرمایهگذاری هستند
با وجود اینکه تمایل برای سرمایهگذاری در بخش اکتشاف نفت در حال افزایش است ولی هنوز سرمایهگذاری در کل صنعت نفت به میزان مورد نیاز نرسیده است. در نتیجه سالها سرمایهگذاری کم در حوزههای نفتی در دنیا، بسیاری از حوزهها برای کار با حداکثر توان نیازمند سرمایهگذاریهای زیادی هستند. اینها حوزههایی هستند که پیش از این برای استخراج نفت استفاده میشدند ولی برای اینکه بتوانند با همان ظرفیت قبل به کارشان ادامه دهند در سالهای گذشته نیازمند جذب سرمایههای تازه و بازسازی بخشهای آسیبدیده بودند که این مهم حاصل نشده بود. در سالهای اخیر سرمایهگذاری زیادی در بخش تولید نفت شیل در امریکا انجام شده بود که باعث شد تا ظرفیت تولید نفت این کشور افزایش یابد. ولی حوزه نفتی شیل حوزهای بسیار آسیبپذیر است و نیاز به سرمایه بسیار بالایی دارد.
استخراج و اکتشاف نفت شیل بسیار هزینهبر است و امریکا نمیتواند به سیاست افزایش توان تولید نفت شیل خود در دهه ۲۰۲۰ ادامه دهد
استخراج و اکتشاف نفت شیل بسیار هزینهبر است و امریکا نمیتواند به سیاست افزایش توان تولید نفت شیل خود در دهه ۲۰۲۰ ادامه دهد در شرایطی که فضای اقتصادی دنیا به نفت اجازه افزایش قیمت نمیدهد. در واقع امریکا برای اینکه صنعت نفت خود را حفظ کند باید قیمت نفت را بالا نگه دارد و این کار را از طریق ایجاد تنش در کشورهای نفتخیز خاورمیانه انجام میدهد. البته باید به این مسئله هم توجه کرد که پیشرفتهای تکنولوژیکی هم در ارتقای بهرهوری و افزایش سرعت بازسازی اقتصادی بسیار اثرگذار است.
در نهایت باید به این نکته هم توجه داشت که علیرغم افزایش درآمد در صنعت نفت دنیا در ماههای اخیر و نیاز مبرم برای جایگزینی حوزههای نفتی، شرکتهای بزرگ نفتی با موانع زیادی در زمینه هزینههای اکتشاف روبهرو هستند. نظمهای مالی و تحولات این حوزه یکی از چالشزاترین مسائل برای شرکتهای نفتی در دنیا هستند. با افزایش قیمت نفت نظم در فضای مالی دنیا و فضای مالی صنعت نفت کاهش پیدا میکند ولی نگرانی در مورد اوج تقاضای نفت و سلامت بلندمدت بازار نفت همچنان وجود دارد. این مسئله اهمیت دارد که سرمایههای موجود در چه زمانی و در چه حوزههایی صرف میشود زیرا در شرایط فعلی که فضای صنعت نفت رو به بهبود است و شرکتها دوباره سرمایهگذاری را از سر گرفتهاند این احتمال وجود دارد که سرمایهها در بخشهای نادرست سرمایهگذاری شوند.
بیزینس مانیتور بر این باور است که با بهبود اوضاع صنعت نفت و افزایش منابع مالی در این صنعت، بسیاری از درآمدهای ایجادشده در میان سهامداران تقسیم شده است در حالی که باید به سرمایهگذاریهای با بهرهوری بالا اختصاص یابد. این رقابت برای سرمایه در بخشهای مختلف نفت در سال ۲۰۱۹ هم ادامه پیدا میکند و اگر زمینهساز تخصیص صحیح سرمایهها شود خواهد توانست به شکوفایی اقتصاد و صنعت نفت دنیا بینجامد.
اکتشاف حوزههای موجود در آبهای عمیق
در سالهای اخیر سرمایهگذاری برای شناسایی حوزههای موجود در آبهای عمیق و حتی بهرهبرداری از آنها کاهش چشمگیری پیدا کرده بود زیرا کار در این حوزهها بسیار سخت و پرهزینه بود. اگر وضعیت سرمایهگذاری در امریکای شمالی را از کل سرمایهگذاری در حوزههای آبهای عمیق خارج کنیم مشاهده خواهیم کرد که همچنان بازار با چالشهای زیادی روبهرو است و سرمایهگذاری از میزان سرمایهگذاری در سال ۲۰۱۴ کمتر است. طبق گزارشهای منتشرشده توسط مرکز مطالعات بازار نفت امریکا، شمار ریگهای نفتی فراساحلی در سطح جهان از سال ۲۰۱۴ تاکنون با سرعت بیشتری نسبت به شمار ریگهای نفتی در حوزههای ساحلی کاهش یافته است.
از طرف دیگر سرعت افزایش سرمایهگذاری در این حوزهها نیز بسیار کندتر از حوزههای ساحلی بود. در اکتبر سال ۲۰۱۷ شمار ریگهای نفتی در حوزههای ساحلی دنیا برابر ۷۹.۲ درصد شمار ریگها در سال ۲۰۱۴ بود. این در حالی است که در اکتبر سال ۲۰۱۶ شمار ریگهای نفتی فعال در حوزههای ساحلی برابر با ۶۸.۸ درصد کل ریگهای موجود در آن منطقه بود. از طرف دیگر در سال ۲۰۱۶، ۶۰.۸ درصد از ریگهای حوزه فراساحلی فعال بوده است ولی در سال ۲۰۱۷ شمار ریگهای فعال در این حوزه ها به ۶۸.۵ درصد کل ریگهای موجود رسید.
چرا سرمایهگذاری در صنعت نفت در سالهای قبل کم شد؟
در حالت کلی نمیتوان گفت در تمامی کشورهای دنیا سرمایهگذاری در صنعت نفت کاهش یافته است ولی در بسیاری از مناطق عمده نفتی مانند کشورهای امریکای لاتین یا در کشورهای افریقایی کاهش چشمگیر سرمایهگذاری در این حوزه مشاهده شد. دلیل کاهش هزینه در صنعت نفت را میتوان شرایط غیرجذاب سرمایهگذاری و اجرای پروژههای نفتی دانست اگرچه ضعف در حوزه مالی در این کشورها و کاهش درآمد شرکتهای نفتی هم در این زمینه تاثیر زیادی داشت. بررسی شمار ریگهای نفتی فعال در کشورهای مختلف نشان میدهد کشورهای امریکای لاتین نسبت به دیگر مناطق دنیا با سرعت پایینتری در مسیر بهبود وضعیت سرمایهگذاری و بازگشت به دوره رونق سرمایهگذاری نفتی حرکت میکنند. طبق آمارهای رسمی تنها ۵۱.۲ درصد از ریگهای نفتی موجود در حوزههای ساحلی و ۳۴.۲ درصد ریگهای فراساحلی در امریکای لاتین در مقایسه با شمار ریگهای فعال در سال ۲۰۱۴ و قبل از سقوط قیمت نفت، فعال هستند.
در سال ۲۰۱۹ باید منتظر چه باشیم؟
انتظار میرود امسال سرمایههای بیشتری در صنعت نفت موجود باشد ولی نحوه تخصیص این سرمایهها اهمیت زیادی دارد. اگر سرمایهگذاری به درستی تخصیص یابد و حوزههای نفتی که نیازمند سرمایه هستند بتوانند از این سرمایه استفاده کنند و بهرهوری فعالیت در حوزهها ارتقا یابد، میتوان منتظر اوجگیری صنعت نفت بود. البته یک چالش مهم در صنعت نفت دنیا وجود دارد و آن توسعه صنعت نفت امریکا و تولید نفت شیل است که باعث شد تا موقعیت امریکا از یک مصرفکننده نفت به یک صادرکننده تغییر کند.
در سالهای قبل امریکا یک واردکننده بزرگ نفت خام بود و مناسبات این کشور بر مبنای همین مسئله تنظیم شده بود، حال با توسعه تولید نفت شیل، امریکا به یک صادرکننده خالص تبدیل شده است، به این معنا که میزان صادرات این کشور بیش از وارداتش است و به همین دلیل نوع روابطش و تصمیمگیریهای سیاسی و اقتصادی کشور تغییر کرده است. حال امریکا تمایل بیشتری دارد که قیمت نفت بالا باشد زیرا در این قیمت استخراج نفت شیل سودآوری زیادی دارد و در قیمت پایین، امکان کسب سود از این صنعت نیست. حتی در صورت کاهش بیش از حد قیمت نفت بهرهبرداری از نفت شیل دیگر سودآور نیست.
مطالعات نشان داده است در سال ۲۰۱۹ سرمایهگذاری در صنعت نفت، در بخش اکتشاف و استخراج نفت افزایش پیدا خواهد کرد ولی باید به نحوه تخصیص سرمایه در حوزهها هم توجه داشت و بیشتر سرمایهها باید به حوزههایی اختصاص یابد که کارایی بالاتری دارند و بهرهبرداری از آنها سودآورتر است. سرمایهگذاری در تکنولوژیهای مرتبط با صنعت نفت هم در سال بعد رشد میکند که این مسئله هم میتواند بر عملکرد بازار تاثیرگذار باشد. سیاستهای دولت ترامپ در سال ۲۰۱۹ هم فاکتور دیگری است که بازار را در سال ۲۰۱۹ جهت میدهد زیرا این کشور در حال شکلدهی مناسبات تازه سیاسی و اقتصادی با کشورهای صادرکننده نفت و تثبیت نقش خود به عنوان یک صادرکننده در بازار نفت است.
مجله خبری ایکسب، بازتاب اخبار و گزارشهای صنعت و اقتصاد ایران و جهان