اگر کارگران افغان نباشند، اقتصاد ایران چه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود؟

براساس آخرین آمارها، 95 درصد مهاجران ایران را افغان‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ تشکیل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند. شغل عمده آنها کارگری است و کارفرمایان ایرانی‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ هم بیشتر به دلایل اقتصادی سعی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند از آنها استفاده کنند. اگر افغان‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ از ایران بروند، چه اتفاقی برای اقتصاد کشور رخ می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد؟

علی برای کار در بازار، قسم خورده است؛ 4 سال پیش همراه دو برادرش از افغانستان به ایران آمد و حالا در بازار باربری می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. به «آینده‌نگر» می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید: «وقتی 23 ساله بودم، همراه دو برادر کوچک‌ترم به تهران آمدیم. مدتی کارگری ساختمان کردیم اما حالا باربری می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم. چرخ‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ما باید پلاک داشته باشند وگرنه اجازه کار نمی‌دهند. ماموران هم اگر بفهمند، چرخت را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برند. من غیرقانونی به ایران آمده‌ام برای همین نتوانستم برای گرفتن مجوز، کارت اقامت نشان بدهم. مجبور شدم به یکی از بازاری‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، 100 هزار تومان بدهم تا او کارهای مجوزم را انجام بدهد.»

علی چرخ دستی‌اش را 150 هزار تومان خریده است. ادامه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد: «درآمدم بستگی به بار دارد. هرچه سنگین‌تر، پولش هم بیشتر! خودم روزی 50 بار مسیر ابتدا و انتهای بازار را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌روم و می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آیم تا شاید مشتری به پستم بخورد. کمترین درآمدم 2 هزار تومان و بیشترینش 300 هزار تومان است که مربوط به حمل گاوصندوق یا بارهای چندصد کیلویی است. ماهی دو میلیون تومان درآمد دارم که 800 هزار تومان آن اجاره‌خانه و خرجی است. بقیه‌اش را هم برای خانواده‌ام در افغانستان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌فرستم.»

براساس آخرین سرشماری مرکز آمار ایران در سال 95، حدود یک میلیون و 584 هزار افغان، 34 هزار و 500 عراقی و 14 هزار و 320 پاکستانی در ایران زندگی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند. این یعنی بیش از 95 درصد جمعیت مهاجران ایران تبعه افغانستان هستند. استان‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی تهران، خراسان رضوی و قم بیشترین مهاجران را در خود جای داده‌اند که البته بسته به نوع تابعیت، این جمعیت متفاوت است. آمارها نشان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد بیشترین مهاجران افغان کشور در تهران سکونت دارند و تعدادشان به 515 هزار و 500 نفر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسد. شغل عمده این مهاجران کارگری است و به دلیل شرایط خاص از جمله حقوق کمتر، کار بیشتر و نخواستن بیمه و… بیشتر از کارگران ایرانی در کارهایی نظیر ساختمان‌سازی به کار گرفته می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند.

یک کارفرمایان : کارگران ایرانی حقوق بیشتری می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهند و معمولا کمتر کار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند اما افغان‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ با حقوق کمتر و اعتراض تقریبا صفر، کارشان را انجام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند

یکی از کارفرمایان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید: «کارگران ایرانی حقوق بیشتری می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهند و معمولا کمتر کار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند اما افغان‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ با حقوق کمتر و اعتراض تقریبا صفر، کارشان را انجام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند. به آنها جای خواب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهیم و آن‌چنان مشکلی هم پیش نمی‌آید اما ایرانی‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ معمولا حقوق بیشتری می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهند.»

علی ربیعی وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی هم در سال 92 از جمعیت 2 میلیون نفری کارجویان خارجی در ایران خبر داده و گفته بود کارفرمایان ایرانی به استفاده از کارگران خارجی تمایل بیشتری دارند. به گفته برخی فعالان اقتصادی، استفاده از نیروی کار افغان برای کارفرما، 30 تا 50 درصد ارزان‌تر از نیروی ایرانی درمی‌آید و همین مسئله، مهم‌ترین علت استخدام کارگر افغان به جای ایرانی است.

البته افغان‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ در مشاغل دیگر هم حضور دارند. برخی از آنها که به شکل قانونی در ایران زندگی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند حتی در ادارات هم مشغول به کارند. عده‌ای از آنها با ایرانی‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ازدواج کرده‌اند و حالا فرزندانشان در کشور ما به دنیا آمده‌اند با این حال شغل عمده‌شان کارگری است. کریم وقتی 5 ساله بود، به شکل قاچاقی در صندوق عقب ماشین مخفی شد و به ایران آمد. پدر و مادرش هم به شکل غیرقانونی وارد ایران شدند و حالا در کرج سکونت دارند. پدر کریم به مواد مخدر اعتیاد دارد و هزینه‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی زندگی را خود کریم از طریق زباله‌گردی تامین می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. البته مادرش هم با خیاطی، بخشی از هزینه‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ را به دوش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کشد.

کریم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید: «من یازده سال بیشتر ندارم و هر روز نزدیک ظهر ساعت 11 همراه برادر 10 ساله‌ام بیرون می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رویم و زباله‌گردی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم. درآمد ما زیاد نیست و خیلی بشود روزی 5 هزار تومان جور می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم اما معمولا روزی 2 هزار تومان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. البته بزرگ‌ترها چون جاهای بیشتری را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گردند، حدود 50 هزار تومان هم درمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آورند. ما سطل‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی زباله این منطقه را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گردیم و وقتی کیسه‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یمان پر شد، آنها را در انبار خالی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم و می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌فروشیم. مادر من خیاطی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند و ماهی 350 هزار تومان از این راه به دست می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آورد. ما شاید ماهی یک بار هم گوشت نخوریم چون درآمدمان خیلی پایین است. وقتی بزرگ‌تر شدم، دوست دارم در مکانیکی کار کنم چون درآمدش بیشتر است. همین الان چند تا از فامیل‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یم در این شغل هستند و درآمدشان خوب است.»

کریم ادامه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد: «صاحب یکی از این مکانیکی‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ایرانی است. به پسرعمویم ماهی 800 هزار تومان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد. او شب‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ همان‌جا در مغازه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوابد و این‌طوری اجاره خانه هم نمی‌دهد. کارگران ایرانی بیشتر از این حقوق می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهند برای همین صاحب مغازه، افغان‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ را استخدام کرده است. هروقت هم بخواهد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند بدون هیچ دردسری آنها را بیرون کند چون غیرمجاز آمده‌اند و دستشان به جایی بند نیست.»

علی‌اصغر سعیدی، جامعه‌شناس، به سازندگی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید: «کارگران افغان در دو بخش بیش از سایر بخش‌ها فعال هستند. نخست در کارهای موقت و دوم در کارهای سخت و سنگین مانند کوره‌پزخانه‌ها. ویژگی‌های جمعیتی ما به لحاظ نیروی انسانی دو مورد است: نخست نیروی کار سخت و کار موقت و دوم نیروی کار متخصص. اگر نیروی کار متخصص را کنار بگذاریم، نیروی کار سخت و موقت نداریم. اگر این نیروها حذف شوند، جایگزینی ندارند و ممکن است آن بخش‌ها با رکود مواجه شوند. به‌علاوه کارفرماهای آن بخش‌ها مجبور می‌شوند نرخ دستمزد را افزایش بدهند و اگر برایشان مقرون‌به‌صرفه نباشد هزینه تولید بالا می‌رود که در هزینه تمام‌شده در بخش‌های ساختمانی و بخش‌های مختلف نظیر چرم‌سازی تأثیر می‌گذارد.»

سعیدی با بیان اینکه ایرانی‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ کارهایی را که افغان‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند انجام نمی‌دهند، ادامه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد: «فقط نیروهای کار افغان آن کارها را انجام می‌دهند. کارفرما هم اگر این نیروها نباشند با مشکل مواجه می‌شود. در واقع نیروی کار افغان خودش را به عنوان یک واقعیت به اقتصاد ما تحمیل کرده‌است. این حرف که «نیروی کار افغان موجب افزایش بیکاری شده و باید بیرون شوند» هم شعار است و با واقعیت فاصله زیادی دارد. این نیرو به اقتصاد ما خدمت می‌کند و اگر نباشد موجب رکود اقتصادی می‌شود. بخش‌هایی که مردم نیاز دارند که هزینه تولید آن پایین باشد، همان بخش‌هایی هستند که نیروی افغان در آن مشغول به کارند.»

این جامعه‌شناس معتقد است «حداقل دستمزد و بیمه با حضور کارگران افغان نصف می‌شود؛ یعنی معامله‌هایی که با کارگر افغان می‌کنند اغلب با نصف همان مبلغ انجام می‌شود و این تأثیر زیادی روی هزینه تولید می‌گذارد. نکته اینجاست که کارگر افغان چون حقوق اجتماعی‌اش در ایران به رسمیت شناخته نمی‌شود، مخالفتی هم با کارفرما نمی‌کند و نیروی کار سربه‌راه و آرامی است.»

شواهد نشان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد اگر این نیروهای کار در ایران نباشند، رکود بر تعدادی از بخش‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی مهم حاکم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود

بهره‌مندی ضعیف مهاجران از حقوق اجتماعی در ایران، موضوعی است که خود را در مسائل مختلف از جمله حق تحصیل کودکان و نوجوانان نشان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد. براساس یافته‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی مرکز آمار ایران در سال 95، 360 هزار دانش‌آموز افغان در ایران وجود دارند و 11 هزار نفر هم در دانشگاه‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ مشغول تحصیل‌اند. به تازگی هم خبر کسب رتبه نخست سه رشته تحصیلی کنکور کارشناسی ارشد توسط اتباع افغان در ایران، باعث شگفتی شد. با این‌همه اما هنوز هم اخبار ممانعت از تحصیل مهاجران افغان یا پاکستانی در مدارس ایران به گوش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسد.

رحمت 25 سال است در ایران زندگی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. او کارمند خدماتی یکی از شرکت‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی خصوصی در تهران است. ماهانه یک میلیون و 200 هزار تومان حقوق می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد و سه فرزند هم دارد. می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید: «من و خانواده‌ام در جنوب تهران زندگی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم چون اجاره‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اینجا پایین‌تر است. سال‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی اول که به ایران آمده بودم به عنوان کارگر ساختمانی مشغول به کار شدم. بعد از مدتی به باربری روی آوردم و حالا هم در این شرکت کار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم. یکی از بچه‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی من برای درس خواندن در مدرسه با مشکل مواجه شد. بیشتر افغان‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ کارگر ساختمانی‌اند. آنها با حقوق کم حاضر به کار کردن هستند.»

به اعتقاد کارشناسان، اگر کارگران افغان در ایران نباشند، چرخ اقتصاد در بخش‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یی که نیاز به هزینه کمتر دارد، از حرکت می‌ایستد. البته برخی نیز معتقدند افغان‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ باید ایران را ترک کنند چون باعث رشد بیکاری در کشور می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند. عمده اتباع افغان به عنوان کارگران ساختمانی فعالیت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند. حقوق 30 تا 40 درصد پایین‌تر آنها نسبت به کارگر ایرانی باعث شده کارفرمایان بیشتر، از آنها استفاده کنند. شواهد نشان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد اگر این نیروهای کار در ایران نباشند، رکود بر تعدادی از بخش‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی مهم حاکم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود.

ارسال پاسخ

لطفا نظر خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید