«شاخص شادی و توسعه انسانی»؛ این عنوان یکی از مقالههایی است که جاستین ولفرز به طور ویژه درباره استرالیا کار کردهاست. اما به صورت کلی مقوله درآمد و رفاه و شادمانی را با همکارش بتسی استیونسون که همسرش نیز هست، مورد واکاوی قرار دادهاست. آنها در شروع مقاله خود خاطرنشان میشوند که ریچارد استرلاین پیشتر در سال 1974 گفتهاست افزایش متوسط درآمد الزاماً سطح رفاه را افزایش نمیدهد. این حرفِ استرلاین به قدری شهرت یافت که به آن «تناقض استرلاین» نیز میگفتند. اما در سالهای اخیر دادههایی منتشر شده که خلاف این حرف استرلاین را به اثبات میرساند. ولفرز و همسرش در مقاله مشترک خود تلاش کردهاند این ایده اقتصادی را زیر سوال ببرند و ایدهای جدید را در رابطه با درآمد و رفاه و شادمانی مطرح کنند.
باید گفت که به هر حال رابطهای میان سطح درآمد و میزان رفاه و شادمانی وجود دارد. اما باید دید این رابطه به چه شکلی برقرار میشود. برخی از اقتصاددانها میگویند افزایش درآمد تنها تا حدود بسیار کمی میتواند به افزایش رفاه و شادمانی در میان افراد کمک کند. برخی دیگر میگویند اصلاً خوشبختی در همین میزان درآمد خلاصه میشود و به این ترتیب مقوله را خیلی ساده برای خودشان جمع میکنند؛ یعنی با این جمله: «درآمدِ زیاد، خوشبختی میآورد». برخی هم میگویند همهچیز به نیازهای اولیه انسانها مربوط میشود؛ یعنی کل قضیه را به نیازهای اولیه انسانی منوط میکنند. اگر این نیازها به درستی برطرف شود میتوان گفت که اقتصاد نیز در مسیر رشد گام برداشتهاست. اما آیا الزاماً اینطور است؟
ارمغان درآمد برای انسان
برخی از اقتصاددانها میگویند افزایش درآمد تنها تا حدود بسیار کمی میتواند به افزایش رفاه و شادمانی در میان افراد کمک کند
بسیاری از کشورها در شاخصهای متعدد خود نشان دادهاند که شادی و خوشبختی مفاهیمی جدا و مستقل از درآمد هستند. حتی میزان درآمد سرانه در مقایسه با شاخص شادمانی آنها نیز نشان داده که الزماً درآمد بالا باعثِ خوشحالی و خوشبختی کسی نشدهاست. ادعای بسیاری از اقتصاددانها این است که درآمد در سطوحی بسیار پایین میتواند شادی به ارمغان بیاورد. علاوه بر آن بحث توسعه نیز به میان میآید. نمیتوان گفت شادی الزاماً با خود توسعه را برای بشریت به همراه خواهد آورد. به هر حال ادعاهای بسیاری در این زمینه صورت گرفته و در مقابل نقدهای زیادی هم شدهاست.
بسیاری تلاش میکنند رشد تولید ناخالص داخلی را هم به شادمانی انسانها متصل کنند و به نوعی میان این مقوله با سایر مقولههای بزرگتر نیز ارتباط برقرار کنند. به هر حال این روابط برقرار شده و تلاش شده با نمونههای مختلف و در قالب نمودارها و جدولها به این قضیه پاسخ داده شود. نکتهای که جاستین ولفرز به عنوان اقتصاددان روی آن تأکید دارد این است که به هر حال سطحی از درآمد باید باشد تا رفاه برای انسانها ایجاد شود. در واقع عدم دسترسی به آن سطح از درآمد، میتواند مانعی بزرگ به شمار بیاید. فرضیههای بسیاری در مورد رابطه میان رفاه و شادمانی انسان با میزان درآمدش وجود دارد. برخی قویتر و برخی ضعیفتر هستند. ولفرز در مقاله خود همه این فرضیهها را مورد بررسی قرار میدهد و به نتایجی جنجالی دست پیدا میکند که باعث شهرتش در دنیای اقتصاد میشود.
یکی از مهمترین نکاتی که ولفرز و استیونسون در مقاله خود به آن اشاره میکنند این است که در رابطه میان درآمد و سطح شادمانی، نمیتوان به راحتی کشورها را با هم مقایسه کرد. شاید این مقوله به نظر یک مقوله جهانی به نظر بیاید اما شواهد امر نشان میدهد که نتایج از کشوری تا کشوری دیگر کاملاً متفاوت است. یعنی بررسیها میتواند در یک کشور نشان بدهد که هرچه درآمد افزایش پیدا کند، شادمانی بیشتر میشود اما در کشوری دیگر اصلاً چنین چیزی را نشان ندهد. به این ترتیب در وهله نخست باید این اصل را به عنوان یک پیشفرض اساسی پذیرفت که رابطه میان درآمد و سطح شادمانی از یک کشور تا کشوری دیگر کاملاً متفاوت است.
اگر سطح خاصی از درآمد حاصل نشود، میتواند منجر به بروز فاجعه بشود؛ این فاجعه هم حتماً مخربِ شادمانی است
مسئلهای که باید به آن توجه داشت این است که اگر سطح خاصی از درآمد حاصل نشود، میتواند منجر به بروز فاجعه بشود؛ این فاجعه هم حتماً مخربِ شادمانی است. به این ترتیب باید در ابتدا به سطح خاصی از درآمد دست پیدا کرد. اما نکته اینجاست که این سطح از درآمد نیز از موردی تا مورد دیگر و از کشوری تا کشور دیگر کاملاً متفاوت است. در نتیجه دست یافتن به یک سطح استاندارد در حالیکه به نظر ساده میآید، امری کاملاً دشوار است. در نهایت اینکه مقوله شادمانی و درآمد شاید به ظاهر خیلی ساده به نظر بیاید اما میتواند بسیار پیچیده باشد. همین پیچیدگی نیز باعث میشود استاد دانشگاه میشیگان و تحصیلکرده دانشگاه هاروارد مدتها وقت خود را صرف آن کند و به صورت دقیق به بررسی آن بپردازد.
جاستین ولفرز
اصالتاً استرالیایی است، متولد 11 دسامبر 1972 و از جمله اقتصاددانهای معروف امریکایی- استرالیایی به شمار میآید. جاستین جیمز میخائیل ولفرز هم پژوهشگر و هم اقتصاددان معروف عصر حاضر است که سن زیادی هم ندارد. او در حال حاضر در دانشگاه میشیگان تدریس میکند. مدرک دکتری خود را در فاصله سالهای 1997 تا 2001 دریافت کرد. تحصیلکرده دانشگاه هاروارد است و اقتصاد خوانده.
یکی از مباحث جذابی که او به خاطر پژوهش درباره آن به شهرت رسیده، رابطه میان خوشحالی و درآمد است. هرچند این رابطه به نظر بدیهی میآید اما او پژوهشهای بسیاری در این زمینه انجام دادهاست. هرچند در دانشگاه هاروارد درس خوانده و انتظار میرفت در همان دانشگاه تدریس کند اما در نهایت به عنوان استاد دانشگاه در میشیگان مشغول به کار شد.
مجله خبری ایکسب، بازتاب اخبار و گزارشهای صنعت و اقتصاد ایران و جهان