همیشه نباید نمره ما بیست باشد

در صورتی می‌توانید با کمک یک ذهن کمال‌گرا به نتایج مثبت و سودمندی دست پیدا کنید که از افکارتان آگاه شوید و هدایت آن‌ها را در دست بگیرید.

جیسون سلک، مربی اجرا و عملکرد و نویسنده‌ی کتاب «سرسختی ذهنی»، با یادآوری تجربیات شخصی‌اش و راهی که او را به موفقیت رسانده است، می‌نویسد:

پس از فارغ‌التحصیلی از کالج، ۲۰ ساعت در هفته به‌عنوان مربی ورزشی و ۳۰ ساعت به‌عنوان مشاور دبیرستان کار می‌کردم. هم‌زمان در مقطع کارشناسی ارشد درس می‌خواندم که نمرات خوبی (میانگین ۳.۷ از ۴) کسب کردم. طی پنج سال اول، ۲۰ قهرمان ایالتی، سه قهرمان منطقه‌ای و یک قهرمان ملی را آموزش دادم.

بسیاری از مردم این دستاوردها را تحسین می‌کنند. اما من، شخصاً احساس بدبختی می‌کردم. بدبخت بودم؛ زیرا زمان کمی صرف فکر کردن به نقاط قوتم می‌کردم و در عوض، همیشه روی کاستی‌هایم متمرکز بودم: نتوانسته بودم معدل چهار را کسب کنم، درآمدزایی بیشتری نداشتم و ورزشکارانی که با من کار می‌کردند، مطابق انتظارم ظاهر نمی‌شدند.

مشکل من «ذهنیت کمال‌گرا» بود. اگر هرروز ۱۰۰ کار فوق‌العاده انجام می‌دادم و تنها در یک کار ناموفق بودم، همه‌ی ذهنم روی عدم موفقیت متمرکز می‌شد. دائماً در حال تلاش بودم و به‌ندرت برای موفقیت‌هایم ارزشی قائل می‌شدم.

خوشبختانه در آن زمان مجبور شدم کتاب‌های درسی ورزشی و روانشناسی را مطالعه کنم. مطالعاتم مرا با «تئوری انتظار» آشنا کرد. تئوری انتظارات توضیح می‌دهد که شما روی هر چیزی متمرکز شوید، همان موضوع در زندگی‌تان بسط پیدا می‌کند. واقعیت این بود که من صرفاً به چیزهایی که نداشتم فکر می‌کردم و به‌ تبع آن، زندگی‌ام را پر کرده بودم از نتایجی که دلخواهم نبود. اوایل به این تئوری اعتقاد نداشتم. عادت داشتم خودم را سرزنش کنم و فکر می‌کردم سرزنش باعث می‌شود بیشتر تلاش کنم و کارهایم را بهتر انجام بدهم.

بااین‌حال، تئوری فوق قوی‌تر از این بود که مورد اغماض واقع شود. همه‌ی تحقیقات تئوری انتظار را تصدیق می‌کردند، گفتگوی منفی با خویشتن، نه‌تنها باعث بهبود عملکرد نمی‌شود، بلکه بهره‌وری را کاهش می‌دهد. من باید بجای تمرکز روی نداشته‌هایم، روی آنچه انجام می‌دادم یا آنچه می‌خواستم به دست آورم متمرکز می‌شدم.

برای من (و اغلب افراد کمال‌گرا)، فکر کردن به آنچه در دست انجام داریم، زیاد مفید واقع نمی‌شود. ولی فکر کردن به آنچه می‌خواهیم و به‌طور خاص، آنچه به دست خواهیم آورد، کمک زیادی می‌کند. این فکر باعث می‌شود موفقیت بیشتری به دست آوریم و درعین‌حال، تجارب لذت‌بخش‌تری در زندگی داشته باشیم.

Perfectionist Mentality

کلید هدایت یک ذهن کمال‌گرا به نتایج ارزشمند، آگاهی پیدا کردن از افکاری است که از ذهنتان می‌گذرد. زمانی که متوجه شدید روی مواردی که ندارید متمرکز شده‌اید یا به اتفاقات ناراحت‌کننده فکر می‌کنید، این سؤال را به یاد بیاورید:

چگونه می‌توانم وضعیت فعلی را بهتر کنم؟

نیازی نیست که به شرایط و وضعیت کامل و بی‌نقص برسید. فقط یک مورد را مشخص کنید که اوضاع را کمی بهتر می‌کند. هدف این است که پروسه‌ی کمال‌گرایی بی‌وقفه را بشکنیم. کافی است ۶۰ ثانیه، به‌جای فکر کردن به موضوعاتی که ناراحتتان می‌کند، روی راه‌ حل متمرکز شوید.

برای اکثر افراد کمال‌گرا، هدایت کردن افکار از مشکلات به راه‌حل‌ها، پروسه‌ی ساده‌ای نیست. یکی از روش‌هایی که به شما کمک می‌کند افکار مهاجم را کنار بزنید، این است که در پایان هر روز به سه پرسش زیر پاسخ بدهید:

  • سه کار خوبی که امروز انجام دادم چه بود؟
  • فردا می‌خواهم چه پیشرفتی داشته باشم؟
  • چه‌کاری می‌توانم متفاوت انجام بدهم تا به پیشرفت مورد نظرم نزدیک‌تر شوم؟

خودتان را ملزم بدانید که هر شب یا هر زمان که افکار منفی از ذهنتان می‌گذرد؛ به این سؤال‌ها پاسخ بدهید. به همین سادگی ذهن شما تمرین می‌کند از تئوری انتظار به نفع خودش استفاده کند. زمانی که روی انتظاراتتان تمرکز می‌کنید، آنچه می‌خواهید در زندگی‌تان بسط می‌یابد و هنگامی‌که به‌طور مداوم به راه‌حل‌ها فکر می‌کنید، موفقیت‌های بیشتری را شاهد خواهید بود. به‌علاوه زندگی لذت‌بخش‌تری را تجربه می‌کنید و به شما اطمینان می‌دهم که گرایشات کمالگرایی‌تان، به یک دارایی ارزشمند تبدیل می‌شود.

توسطپویش پورمحمد
منبعزومیت
مطلب قبلیچگونه مذاکره کننده‌ بهتری باشیم
مطلب بعدیبرنامه‌ریزی برای جذب 20 میلیون گردشگر در افق 2025

دیدگاه شما

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید