محتملترین سناریو درباره آینده اقتصاد، ظرفیت تولید نفت ایران با شیب ملایمی طی دهههای آتی افزایش خواهد یافت و تا قبل از سال ۲۰۲۰ و ۲۰۳۰ به ترتیب به چهار و ۴.۴ میلیون بشکه در روز خواهد رسید.
درضمن چنانچه پروژههای افزایش ضریب بازیافت به طور کامل به اجرا برسند به طور بالقوه شاهد تداوم این روند تا سال ۲۰۴۰ خواهیم بود. با استفاده از برآوردهای سازمان اطلاعات انرژی آمریکا (EIA) از قیمت نفت خام به عنوان ارقام مبنا، انتظار میرود ناخالص درآمد سالانهی ایران از فروش نفت خام تا اواسط دهه بعدی به سطح سالهای ۲۰۱۱.۱۲ خود یعنی در حدود ۱۵۰ میلیارد دلار (با فرض ثبات دلار سال ۲۰۱۶ )، برسد.
به گزارش ایسنا، چشم انداز اقتصاد ایران در سال ۲۰۴۰ عنوان گزارشی است که دانشگاه استفورد تهیه کرده و هلدینگ بانک، بیمه و سهام صندوق بازنشستگی آن را منتشر کرده است، در بخشی از این گزارش آمده: ایران یکی از متنوعترین اقتصادها را در میان کشورهای صادرکننده نفت در خاورمیانه دارد.
صنعت نفت و گاز ایران به شدت نیازمند جذب فناوری نوین و سرمایه خارجی است
با این وجود درآمد نفتی این کشور هنوز به طور تقریبی ۳۰ درصد از درآمد دولت و بیش از ۲۰ درصد از ارزش افزوده ناخالص واقعی را تشکیل میدهد. صنعت نفت و گاز ایران به شدت نیازمند جذب فناوری نوین و سرمایه خارجی است. برای نیل به این هدف، دولت ایران در نظر دارد تا از طریق ارائه حدود ۵۰ پروژهی نفتی و گازی به سرمایهگذاران خارجی و شرکتهای نفتی بینالمللی، برای صنایع بالادستی خود در برنامه ۵ ساله ششم توسعه اقتصادی رقم ۲۰۰-۱۵۰ میلیارد دلار سرمایه جذب کند. از این رو سرمایهگذاری در این بخش تا به امروز با بستن قرار دادهای «بیع متقابل» که توسط ایران در سال ۱۹۸۹ معرفی شد انجام میشده است.
بنابر چنین قراردادهایی پس از ساخت میادین، مالکیت پروژه به شرکت ملی نفت ایران بر میگردد. به جای قراردادهای بیع متقابل، شرکت ملی نفت ایران تلاش میکند تا قرارداد نفتی ایران را به گونه ای معرفی کند تا برای سرمایهگذاران، جذابتر به نظر برسد. یکی از موانع اصلی در جذب سرمایه گذاری خارجی از سوی بخش نفت ایران قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است که در آن مالکیت خارجی بر منابع طبیعی را ممنوع کرده است.
البته اعلام شده است که مدلهای جدید IPC به طور بالقوه میتوانند این مشکل را حل کنند. علاوه بر چالشهایی که در بالا ذکر شد، توسعهی نوین در بازار انرژی جهان نیز احتمالاً تاثیر بادوام و عمیقی بر بخش نفتی ایران و اقتصاد این کشور میگذارد. رشد نگرانیها درباره تغییرات جوی به اتخاذ سیاستهایی منجر شده که به طرز قابل توجهی به کاهش انتشار کربن در جریان رشد اقتصاد جهانی خواهد انجامید و از این رو از جذابیت سوختهای فسیلی در بلندمدت خواهد کاست.
تعهدات اخیر اعمال شده از سوی کشورها با هدف اینکه متوسط افزایش درجه حرارت زمین از ۲ درجه سانتیگراد فراتر نرود و کل انباشت کربن در جهان در سطحی کمتر از یک تریلیون تن باقی بماند، به نوبه خود این انتظار را افزایش میدهد که نرخ رشد سالانه تقاضا برای نفت در جهان تا سال ۲۰۳۰، تنها حدود ۰.۶ درصد باشد.
در بخش عرضه، شیل نه تنها باعث افزایش سطح عرضه در جهان شد بلکه داینامیکهای بازار نفت در جهان را به طور کامل متحول ساخته است. تقریبا میتوان گفت هزینه تولید بخش عمدهای از نفت شل آمریکا در میانه منحنی هزینه عرضه نفت در جهان قرار گرفته است. زمان توسعه پروژهی شیل و عمر چاههای نفت شیل معمولاً کوتاهتر از منابع متعارف نفتی است که دلالت بر این دارد نفت شیل هم اکنون به عنوان یک ضربهگیر در مقابل اوپک عمل کند.
صادرات و تولید نفت ایران و مصرف فرآوردههای پالایشگاهی را از سال ۱۹۸۰ نشان میدهد. ظرفیت پایدار فعلی ایران در استخراج نفت خام ۳.۷ میلیون بشکه در روز برآورد میشود. طی دو دهه گذشته، ظرفیت تولید ایران در محدوده ۳.۶ تا ۴.۱ میلیون بشکه در روز در نوسان بوده است.
صادرات نفت ایران در مدت کوتاهی پس از ساخت اولین میادین نفتی آغاز شد و تا اواسط دهه ۱۹۷۰ به اوج خود یعنی ۵.۵ میلیون بشکه در روز رسید، که البته پس از انقلاب سال ۱۹۷۹ تا کمتر از یک میلیون بشکه در روز تنزل یافت. اگرچه پس از آن افت، صادرات نفت بهبود یافت و در سطح حدود ۲.۲ میلیون بشکه در روز به ثبات رسید، اما مجدداً اجرای تحریمهای بینالمللی در سالهای ۲۰۱۱-۲۰۱۲ منجر به کاهش صادرات نفت ایران به کمتر از یک میلیون بشکه در روز شد.
از آنجا که میانگین هزینه تولید هر بشکه نفت ایران کمتر از ۱۰ دلار است، نفت خام ایران نزدیک به قسمت پایینی منحنی هزینهی تولید نفت در جهان قرار گرفته است. البته همانطور که بحث شد، ایران در دورهی زمانی میان مدت تا بلندمدت تنها خواهد توانست افت مذکور در تولید میادین بالغ خود را با بهرهبرداری از منابعی که به آسانی قابل بازیافت نیستند با استفاده از روشهایی نظیر EOR یا همان Recovery Oil Enhanced جبران کند، که درنتیجه به افزایش هزینه نسبی تولید و در نهایت کاهش سود خواهد انجامید.
علاوه بر افزایش قابل توجیه در هزینه بازیافت نفت، تامین تقاضای در حال رشد داخلی برای نفت و فرآوردههای آن نیز سربار دیگری بر صنعت نفت ایران تحمیل میکند. همانند دیگر کشورهای صادرکننده نفت در خاورمیانه، اقتصاد ایران نیز به شدت به مصرف نفت و فرآوردههای آن وابسته است.
مصرف فرآورده های نفتی رشد ۰.۸۵ درصدی در تقاضا به ازای هر یک درصد رشد در سطح فعالیت اقتصادی را نشان می دهد. این رقم به طور متوسط برابر با رشد سالانه حدود ۶۰ هزار بشکه در روز است.
بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۵، سرانه شدت مصرف نفت ایران افزایش یافته و از ۷.۲ به ۸.۷ بشکه در سال رسیده است
البته کل تقاضا برای فرآوردهای پالایشگاهی از سال ۲۰۰۸ به بعد، عمدتاً به دلیل اجرای اقدامات محدودکننده از سوی شرکت ملی نفتکش ایران بر بخش عرضه و انقباض اقتصاد ایران بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ تقریبا به ثبات رسیده است. بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۵، سرانه شدت مصرف نفت ایران افزایش یافته و از ۷.۲ به ۸.۷ بشکه در سال رسیده این درحالی است که شدت وابستگی اقتصاد کشور به نفت برای هر ۱۰۰۰ دلار تولید ناخالص داخلی (با فرض ثبات دلار سال ۲۰۱۶ )، از ۱.۷ تا ۱.۳ بشکه تنزل یافته است. در سال ۲۰۱۴، سهم نفت و گاز طبیعی از مصرف انرژی اولیه در ایران به ترتیب ۳۷ و ۵۳ درصد بود.
همچنین میانگین بازدهی چاههای نفت ایران طی دهههای گذشته به شدت کاهش یافته است. در حال حاضر، میانگین تولید روزانه یک چاه نفت در ایران ۱.۵ هزار بشکه است که تقریباً همسطح با امارات متحده عربی (۱.۷ هزار بشکه)، کویت (۱.۶ هزار بشکه) و عراق (۱.۵ هزار بشکه) به نظر میرسد، اگرچه نسبت به عربستان سعودی (۲.۹ هزار بشکه) به مراتب پایینتر است.
در بخش نتیجه گیری این گزارش نیز آمده است:
علاوه بر پیشرفت اخیر در متغیرهای اساسی بازار انرژی در جهان که تاثیر معکوسی بر اقتصادهای وابسته به نفت گذاشته است، ایران (با وجود داشتن ذخایر وسیع) با موانع قابل توجهی برای افزایش تولید نفت خام خود در میان و بلندمدت روبرو بوده است. با تولید بیش از ۷۲ میلیارد بشکه نفت تاکنون، صنعت نفت ایران به سمت دوره جدیدی در حرکت است که در آن جبران کاهش طبیعی در میادین بالغ آن صرفا از طریق استخراج نفت از منابعی که به آسانی قابل بازیافت نیستد (مانند نفت سنگین، EOR و آب ژرف) امکان پذیر است.
سرعت روند این دگرگونی از اواسط دههی بعد بسیار بیشتر خواهد شد. برآورد شده است که میانگین نرخ کاهش سالانهی میادین نفتی ایران (با درنظر گرفتن تاثیر تعمیر و نگهداری)، شش درصد، میانگین بازدهی چاه جدید در سال ۲۰۱۶ برابر با ۱.۷ هزار بشکه در روز با نرخ کاهش سال به سال ۳.۲ درصد و میانگین بازده تزریق گاز ۴ هزار بشکه به ازای هر میلیون متر مکعب باشد.
با توجه به چشمانداز تولید هر کدام از میادین نفتی در آینده، انتظار می رود که ایران به زودی بتواند ظرفیت تولید نفت خام خود را افزایش داده و به ۴ میلیون بشکه در روز برسد. پیشبینی میشود تا قبل از سال ۲۰۳۰، ظرفیت تولید تا ۴.۴ میلیون بشکه در روز رشد کند و تا سال ۲۰۴۰ در همان سطح باقی بماند، مشروط بر آنکه پروژههای افزایش ضریب بازیافت و استخراج نفت در آینده با موفقیت به اجرا در آیند.
با استفاده از برآوردهای سازمان اطلاعات انرژی آمریکا از قیمت نفت خام، انتظار میرود تا درآمد ناخالص سالانه ایران از فروش نفت خام، در اواسط دههی بعدی، به سطح سالهای ۱۲ -۲۰۱۱ یعنی ۱۵۰ میلیارد دلار (با فرض ثبات دلار سال ۲۰۱۶) برسد.
مجله خبری ایکسب، بازتاب اخبار و گزارشهای صنعت و اقتصاد ایران و جهان